۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

شکست طرح جمع‌‌آوری اسکناس‌های نوشته شده


 

مهلت اعلام شده بانک مرکزی برای جمع آوری اسکناس‌های شعارنویسی شده به پایان رسید. شواهد نشان می‌دهند که بانک‌ها توان و ابزار اجرای این طرح را نداشتند و مردم هم به تهدید نامعتبر بودن اسکناس‌های نوشته‌شده، بی اعتنا ماندند.

 

بانک مرکزی روز دوم دیماه، از مردم و کسبه خواست  که از پذیرش اسکناس‌های نوشته ‌‌شده خودداری کنند. مهلت داده شده به مردم برای تحویل این اسکناس‌ها، تنها ۱۴ روز بود. روابط عمومی این بانک اعلام کرده بود که  از روز ۱۷ دیماه، اسکناس‌های مهرخورده و دارای شعار معتبر نخواهند بود. این فراخوان به دلیل بی‌اعتنایی مردم و کمبود امکانات فنی و پرسنلی در بانک‌ها برای بازبینی اسکناس‌ها، شکست خورد.
نقش روزمره اسکناس
حجم اسکناس در گردش در ایران،  به دلیل فراگیرنبودن استفاده از کارت‌های اعتباری، حواله‌ها یا چک، بسیار بالاست. شمار قابل توجهی از خانواده‌ها، بنگاه‌ها و مغازه‌داران نیز به جای نگاهداری پول در بانک، نقدینگی خود را به شکل‌های سنتی و شخصی نگاهداری می‌کنند. این فرهنگ،  دست‌کم در شهرهای کوچک و روستاهای ایران، جلوه‌ای مسلط دارد. بیشتر صاحب‌نظران، تعویض سریع پول و از دور خارج کردن برخی اسکناس‌ها را با این شواهد، ناممکن و خیالپردازانه می‌دانند.
محسن شمشیری، روزنامه‌نگار اقتصادی با غیرکارشناسی خواندن اولتیماتوم بانک مرکزی، به دویچه‌وله گفت: « حجم پول در گردش  ایران، حدود ۸ الی ۹ درصد است و بسیاری خرده معاملات در جامعه، تنها با اسکناس انجام می‌شوند. چگونه می‌توانستند مثلا در ۲۰۰ شهر و روستا و با پنجاه شصت هزار شعبه بانکی، حجم وسیعی از پول را در مدتی کوتاه عوض کنند؟ برای این‌کار، لازم بود در هر شعبه، گروه و تیمی را موظف به بازبینی اسکناس‌ها کنند. باید در خزانه‌های هر بانک، کسانی را مامور عوض کردن پول می‌کردند و البته مشکل بزرگ‌تری هم بود و آن این‌که اصلا خیلی از مردم از این طرح خبر نداشتند!»
مهار ناممکن اسکناس‌نویسی
به نظر می‌رسد تهدید دولت و بانک مرکزی برای نامعتبر خواندن اسکناس‌های شعارنویسی شده، اثر چندانی در افکار عمومی نگذاشته باشد. پاره‌ای مقامات و رسانه‌های دولتی تاکید کرده بودند که اسکناس سرمایه‌ای ملی است و نباید به آن آسیب رساند. یکی از فعالان جنبش سبز در وبلاگ ‌خود نوشته که بهترین سرمایه‌های این مملکت، زنان و جوانان و مردانی هستند که حاکمیت با گلوله و خشونت از آنها پذیرایی می‌کند.
Bildunterschrift:
مدیر یک کارگاه لاستیک‌سازی در کرج به دویچه‌وله گفت: «همه ما شنیدیم که قرار است پول‌ها را عوض کنند، اما اصلا توجهی نکردیم. من از هیچیک از دور و بری‌های خود نشنیدم که بی‌اعتبار شدن اسکناس‌های شعاردار را جدی گرفته باشند.
یک خانم خانه‌دار، اسکناس‌های شعارنویسی شده را یادگاری از جنبش اعتراضی می‌داند و می‌گوید: «من حدود صد تا هزارتومانی نوشته شده دارم. به تجربه می‌دانم که طرح‌های دولت اجرا نمی‌شوند ولی اگر هم این اولتیماتوم جدی بود، عین خیالم نبود که اسکناس‌هایم را پس بدهم.»
کاربرد اسکناس‌های اعتراضی
مهدی جامی، کارشناس رسانه، اسکناس‌نویسی را کنشی سیاسی و اجتماعی با ضریب امنیتی بالا می‌‌خواند. او می‌گوید اسکناس‌نویسی چون در خلوت افراد انجام می‌شود، خطرات کمتری برای معترضان دارد. وی اسکناس‌نویسی را نشانه‌ی انسداد اجتماعی و عدم دسترسی گروه معترضان به مجاری و رسانه‌های رسمی نیزمی‌داند.
جامی در خصوص ظرفیت و نقش اسکناس‌نویسی در جنبش اعتراضی جاری می‌گوید: «هر رسانه‌ای با تداوم پیام رسانی، به همدلی در یک حوزه معین کمک می‌کند. تبادل هزاران هزار اسکناس دارای تصویر و شعار، نوعی ابراز وجود است و تکرار علامت پیروزی،  تکرار چهره سهراب یا ندا، اعلام حضوری است که به ایجاد روحیه، همدلی و همبستگی کمک شایانی می‌کند»
فعالان جنبش سبز، در واکنش به شکست طرح دولت برای تحویل اسکناس‌های اعتراضی، روز ۱۷ دیماه را "روز ملی اسکناس‌نویسی" نامیده‌ و همگان را به  ادامه شعارنویسی بر روی اسکناس‌ها فراخوانده‌ان

توطئه جدید اقتدارگرایان پس از هتک حرمت ساختگی عاشورا


این سناریو که با حضور پررنگ رسانه ای اقتدارگرایان همراه خواهد بود در پی آن است با نادیده گرفتن حجم گسترده خواهران محجبه جنبش سبز، زمینه سرکوب و خشونت بیشتر علیه مردم معترض را فراهم بسازد.

کلمه: بعد از سناریو هتک حرمت عزاداران حسینی در جماران و به خشونت کشیدن روز عاشورا، این بار سناریو کارناوال کشف حجاب در دستور کار اقتدارگرایان قرار گرفته است.
به گزارش بنیان بر اساس گزارشات رسیده از منابع موثق سناریو کشف حجاب توسط گروهی از زنان و دختران بی حجاب که در ایام انتخابات با آرایش های عجیب و زننده به نفع کاندیدایی خاص تبلیغ می کردند، روز شنبه ۱۹ دی ماه ۱۳۸۸ اجرا می شود و این گروه با حضور در خیابان ها و میدان های اصلی تهران در حالی که نمادهای سبز با خود دارند علیه حجاب اجباری! اعتراض و برخی نیز کشف حجاب می کنند.
این سناریو که با حضور پررنگ رسانه ای اقتدارگرایان همراه خواهد بود در پی آن است با نادیده گرفتن حجم گسترده خواهران محجبه جنبش سبز، زمینه سرکوب و خشونت بیشتر علیه مردم معترض را فراهم بسازد.
پیش از این نیز در خرداد ۷۶ اقتدارگرایان در اقدامی ساختار شکن کارناول عاشورا را اجرا کرده بودند و همزمان با برخورد خشونت بار با مردم معترض در روز عاشورا ۸۸، در نظر داشتند که هواداران جنبش سبز را مخالف دیانت و اخلاق جلوه دهند، غافل از اینکه: و مکرو و مکرالله والله خیر الماکرین.

سازمان ها و گروه های سیاسی و اجتماعی http://www.ayeneh.org/

سازمان ها و گروه های سیاسی و اجتماعی

http://www.ayeneh.org/

بیانیه جبهه نجات در ارتباط با ۱۷ دی ماه

بیانیه جبهه نجات در ارتباط با ۱۷ دی ماه

هفدهم دیماه     http://rppirannews.net      
مقایسه دو اندیشه تاریخی در مورد زنان :
الف) تفسیر و توصیف فرمان برداشتن حجاب  = رضا شاه بزرگ
ب)  تمثیلات و خطبه های محمد ( پیامبر اسلام ) از کتاب مستند و معتبر اسلامی = نهج الفصاحه                 
هفدهم دیماه روز زن، فرمان برداشتن حجاب از سوی رضا شاه بزرگ صادر شد :
- یکی از اهداف این فرمان، برابری زنان و مردان بود چراکه هر دوی آنان مخلوق یک آفریدگار بوده و بر یکدیگر برتری ندارند                                                                                                           
- حضور زنان در اجتماع و فعالیتهای اجتماعی
- ایجاد امکانات تحصیلی برابر با مردان، تا مراحل بالای تحصیلی
- تلقین اعتماد به نفس و احترام به زنان
- نجات زنان از اسارت و بردگی و خشونت مردان و خانه نشینی اجباری
- حضور و اشتغال زنان در ادارات، به عنوان افرادی برابر با مردان
- تأیید توانایی و هوشمندی زنان، در امور اجتماعی 
-  قبول زنان به عنوان عضوی مفید در جامعه
 -   ابطال و طرد اندیشه مردسالاری   
- قبول زنان به عنوان یکی از الگوهای برابر انسانی و زیربناییِ اجتماعی                                       
پیامبر اسلام  در مورد زن چنین میگوید:
- درباره زنان از خدا بترسید و آنها پیش شما اسیرند ( شماره ۴۵، صفحه۱۶۳)؛   
-  از دنیا بترسید و از زنان بپرهیزید، زیرا شیطان نگران و در کمین است و یکی از دامهای شیطان برای  پرهیزگاران، زنانند ( شماره ۵۰، صفحه ۱۶۴) ؛   
- محکمترین سلاح شیطان، زنان هستند ( شماره ۹۷۰، صفحه۳۵۰ ) ؛
 - از بی لباسی برای نگهداری زنان در خانه کمک جویید، زیرا لباس فراوان و زینت، عامل تمایل زن به  بیرون رفتن میشود (شماره ۲۸۲، صفحه ۲۰۹ ) ؛    
- زنان را بی لباس بگذارید تا در خانه ها بمانند ( شماره ۳۴۳، صفحه ۲۲۰ )؛   
- زنانی  که از خانه های خود، برای شکایت از شوهرانشان بیرون میروند، دشمن میباشند ( شماره ۹۶۰صفحه۳۴۸)؛ هر زنی که بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون رود، مورد خشم خداست تا به خانه برگردد و شوهرش را راضی کند(شماره ۱۰۲۰، صفحه۳۵۹) ؛ 
- زنان معطر و زینت و آرایش یافته، با النگوهای طلا و پارچه های فاخر، فتنه ای بزرگ میباشند ( شماره ۳۱۴، صفحه ۲۱۵ ) ؛     
- بزرگترین فتنه، بر امت، شراب و زنان میباشند (ش ۲۶۱۱، ص ۶۹۴) ؛ 
- زنانی که معطر و آرایش کرده از معابر میگذرند، حکم زناکاران را دارند و مایه آتش و ننگ و عار  هستند.(ش ۱۷۷، ص ۱۸۸) و (ش ۱۰۱۹، ص ۳۵۹) و (ش ۱۸۸، ص ۱۹۰) و(ش ۲۱۵۷، ص ۶۱۱)؛
- قیمت گذاری روی زنان = بهترین زنان آنانند که زیباتر بوده و خرج و مهریه کمتری دارند(ش۳۵۶، ص۲۲۲) و (ش ۳۵۷، ص ۲۲۲ تا ۲۲۳) و (ش ۹۲۹، ص ۳۴۲) ؛  
- اگر مردی هیچ خیری به زنش نرساند، مهم نیست، ولی اگر زنی در رابطه با بی خیری شوهرش اعتراضی بکند، تمام اعمال نیکش بی اثر میشود (ش ۲۲۶، ص۱۹۸) و بهترین زن، آنست که با تن و مال خود، از شوهرش فرمان ببرد.(ش ۱۵۰۴، ص ۴۶۹) ؛  
- وقتی کار مسلمانان بدست زنان بیفتد، مرگ و قبر برای مردان، بهتر از حیات است (ش۲۳۲، ص۱۹۸ تا ۱۹۹)؛  گروهی که کار خود را بدست زنان سپارند، هرگز رستگار نمیشوند(ش۲۲۹۴، ص۶۳۹) و گروهی که زمامدارانشان زن است، رستگاری نبینند ( ش۲۵۵۱، ص ۶۸۳ ) ؛  
- زن بداخلاق را باید طلاق داد وگرنه دعا و نماز شوهر، مستجاب نمیشوند(ش۱۲۵۳، ص ۴۱۳)؛ زن، دام شیطان است(ش۱۷۹۲، ص ۵۳۴) و (۳۱۵۳، ص۷۸۹) ؛ بیشترین اهالی جهنم، زنانند(ش ۳۳۱، ص ۲۱۹) و کمترین اهالی بهشت، زنانند(ش ۶۰۳، ص۲۷۴)؛   اگر زن نبود، مردان به بهشت میرفتند و خدا، آنگونه که شایسته اوست، پرستیده میشد(ش۲۳۵۸، ص۶۵۳) و (ش ۲۳۶۱، ص ۶۵۳ ) ؛    
- مردان بر زنان حقوقی دارند و زنان در برابر مردان، تکالیفی(ش۱۳۸۸، ص۴۴۵ تا ۴۴۶) ؛
- زن مومن، زنی است که به وقت ناهار و شام، بر زمین ننشیند تا شوهر او از خوردن فراغ یابد(ش۲۳۱۸، ص۶۴۴)؛  زنی که شوهرش او را به بستر خواهد و زن آن را به تعویق انداخته تا شوهر به خواب رود، لعنت خدا بر اوست(ش۲۲۳۷، ص ۶۲۸ ) ؛     
- بهترین مساجد زنان، کنج خانه آنهاست (ش۱۵۳۲، ص۴۷۴) ؛ 
- اگر قرار بود که بجز الله دستور میدادم کسی دیگر را نیز سجده کنند، به زن دستور میدادم تا شوهرش را سجده کند (ش ۲۳۴۸ و ۲۳۴۹، ص ۶۵۰ تا ۶۵۱)  و ……..  
 در پایان، انتخاب و حقانیت یکی از این دو اندیشه را، در توانایی استدلال و فهم منتخبین میگذاریم و هفتاد و چهارمین سالروزِ ۱۷ دیماهِ ۱۳۱۴ را خجسته میداریم.
پاینده ایران
درود به روان پاک رضا شاه بزرگ
جبهه نجات – عبدالرضا حیدری

 
 پنجشنبه، ۱۷ دی ۱۳۸۸ http://sohrabestann.blogspot.com/2010/01/blog-post_07.html
وقایع روز عاشورا و ناتوانی حکومت در سرکوب مردم و فتح خیابانها توسط جنبش سبز، حکومت را با این واقعیت تلخ آشنا نموده که نارضایتی عمومی وارد مرحله کاملاً جدیدی شده که بسیار خطرناک و غیرقابل کنترل است.
به این ترتیب سخت ترین جنگ قدرت داخلی در بدنه حکومت شکل گرفته و صف بندی خودی ها به مرحله سرنوشت سازی رسیده است. اکثریت 80 درصدی جناح معتدل حکومت، اینک بر درستی تحلیل ها و نظریاتشان پافشاری نموده و پیدایش شرایط موجود را نتیجه عدم توجه رهبر به نصایح خودشان می دانند. این گروه حتی قبل از انتخابات نیز با اتکا به آمار و اطلاعات موجود، گره خوردن اعتبار رهبری با جناح احمدی نژاد و تندروهای سپاه را به ضرر کل نظام دانسته و آنرا سبب سقوط جایگاه رهبری بهمراه این گروه می دانستند.
زمانی که میرحسین موسوی ناباورانه موفق شد در جریان مبارزات انتخاباتی، مردم را در توده های انبوه به خیابانها کشانیده و امید به تغییر را در دل آنها زنده نماید، افراد متعددی از جناح معتدل، در ملاقاتها و نامه نگاریها به رهبر، توصیه نمودند که رهبر حتی المقدور بی طرفی خود را حفظ نموده و همچنین خود را آماده نماید تا در صورت پیروزی میرحسین، با قبول پیروزی وی و حمایت از ایشان، از او بجای یک تهدید برای نظام، یک فرصت برای نظام بسازند. هسته اصلی این گروه، مثلث محسن رضایی، لاریجانی و قالیباف بود که از حمایت وسیع طیف معتدل نطام برخوردار بودند. مانع اصلی این گروه، حلقه پیرامونی رهبر متشکل از مجتبی خامنه ای، حجازی و فیروزآبادی بود که بشدت طرفدار تندروها بوده و ریزترین جزئیات تحرک طیف میانه روها را به طرف مقابل اطلاع می دادند.
گروه تندروها نیز علاوه بر افزایش فشار خود به رهبری برای توجه به خطر عظیم قدرت گرفتن مهندس موسوی، بر طراحی مهندسی آراء در انتخابات تمرکز بیشتری نشان دادند. مهمترین انگیزه این گروه، احساس خطر برای از دست دادن نفوذ اقتصادی و درآمدهای کلانی بود که داشتند.
مشکل بزرگ این بود که رهبر در این بین بی طرف نبود. وی حفظ دولت و سپاهی مطیع و تحت فرمان را بر ریسک آزمودن دولتی جدید، آنهم بریاست میرحسین موسوی، ترجیح می داد. برای رهبر مثل روز روشن بود که بی تقلب وسیع در انتخابات، رئیس جمهور محبوب وی شانسی برای پیروزی نخواهد داشت. البته وی هرگز رویدادهای پس از انتخابات و ایستادگی مردم را پیش بینی نمی کرد. بر اساس تحلیل وی، در هر صورت، ناآرامی های مختصری روی می داد ولی این اعتراضات بسرعت سرد و خاموش گردیده و مردم به زندگی عادی بازگشته و همه چیز را فراموش می کردند. برآورد رهبر با توجه به تجربیات انتخاباتهای برگزار شده در جمهوری اسلامی، چندان هم اشتباه نبود. حکومت در همه انتخاباتهای قبلی موفق شده بود با تهییج مردم، آنها را بپای صندوقهای رأی کشانیده و در فردای انتخابات، همه چیز را بحالت اول بازگردانیده و در آرامش و آسایش به حکمرانی خود مشغول شود.
ولی نسل جدیدی در ایران متولد شده بود که برای حکومت ناشناخته بود، نسلی که بطرز عجیبی دارای پختگی سیاسی بود و اهداف بسیار روشنی برای خود داشت.
روند حوادث پس از انتخابات، ورای پیش بینی های رهبر و مشاورینش رقم خورد و خامنه ای در راهی بی بازگشت قرار گرفت. افراد خودی حکومت، بیش از معترضین، اطلاعات مربوط به تقلب وسیع در انتخابات را داشتند ولی نمی توانستند موضعی مخالف موضع رهبری بگیرند. رهبری بکرات اعلام کرده بود که انتخابات صد در صد صحیح بوده و هیچگونه تخلفی در آن صورت نگرفته است. البته این موضع گیری نابخردانه رهبر، شکاف عمیقی در بدنه حکومت ایجاد نمود و تقابل طرفین بسیار خصمانه شد.
آنچه در 6 ماه گذشته اتفاق افتاده را همه می دانیم. نقطه عطف این دوران پر التهاب، اعتراضات بسیار وسیع دانشجویی در 16 آذر بود که سبب گردید تشنج در داخل حکومت شدت بگیرد. جناح معتدل بر این عقیده بود که اعتراضات در آستانه خارج شدن از کنترل است و در مقابل، جناح تندرو در ادامه حماقتهای خود، روی به سناریوهای مبتذل پاره کردن عکس و تحریک احساسات مذهبی مردم و تشنج آفرینی و اتخاذ تصمیمات تند و خشن آورد. حتی در مرحله ای برای بازداشت میرحسین و کروبی نیز آماده شدند که بدلیل اختلافات داخلی بسیار زیادی که بوجود آمد، موفق به اجرای این نقشه خطرناک نشدند.
در روز عاشورا نیز اتفاق جدیدی افتاد و آن نیز از رده خارج شدن نیروی انتظامی بعنوان مشت سرکوبگر حکومت بود. در همه صحنه هایی که مردم حضور داشتند، وحشیگری و آدم کشی نیروی انتظامی با پاسخ سخت مردم و درهم کوبیده شدن جنایتکاران همراه شد. نیروی انتظامی یا بسیج و سپاه و هر نیروی دیگری که بخواهد با اتکا به باطوم و گاز اشک آور و اسلحه سبک به میدان مقابله با تظاهرات بعدی فرستاده شود، پیشاپیش شکست خورده و مغلوب است. از این پس تنها چاره حکومت، استفاده از اسلحه سنگین و زره پوشهای ضد شورش و در حقیقت نوعی لشگرکشی نظامی به خیابانها است.
اکنون آنگونه که در محافل داخلی حکومت شنیده می شود، دو طرح روی میز رهبر قرار گرفته است. بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی جزو هیچکدام از این دو طرح نیست و اساساً نزد حکومت جایگاهی برای بحث ندارد. طرحهای موجود، یکی طرح 12 ماده ای تندروها است که توسط رسانه های خبری محافل معتدل حکومت، با زیرکی انتشار عمومی یافته است (اینجا) و دیگری طرح اعتدالیون که مبتنی بر استعفاء یا عزل احمدی نژاد، و ظهور دوباره رهبر در قالب پدری بی طرف و بخشایشگر است که ضمن قبول استعفای رئیس دولت کودتا، با پیشنهاد عفو عمومی موافقت نموده و با منت گذاشتن بر سر اسرای جنبش سبز، دستور آزادی آنها را صادر می نماید. به این ترتیب بهانه از دست معترضین گرفته شده و آرامش در جامعه برقرار خواهد شد. همچنین طراحان این پیشنهاد، به رهبر قول داده اند که در صورت پذیرش این طرح توسط وی، با پادرمیانی و وساطت، رهبران جنبش سبز را وادار به سکوت و همراهی نموده و آنها را مجدداً زیر چتر رهبری بیاورند.
این تقابل در داخل حکومت، در شش ماه گذشته نیز وجود داشته است، اما آنچه در این مرحله متفاوت است، اصرار هر دو جناح داخل حکومت بر این است که یا طرحشان پذیرفته شود و یا اینکه حاضر به ادامه همراهی نیستند. در حقیقت رهبر بر سر یک دو راهی انتخاب قرار گرفته است.
طیف معتدل حکومت بر این باور است که در صورت ادامه همین روند، باید برای تظاهرات بعدی با سلاح سنگین و نیروهای زرهی وارد شد و با توجه به خشم موجود در جامعه، قطعاً حمام خون براه افتاده و کشتار وسیعی اتفاق خواهد افتاد و در این صورت سقط حکومت حتمی و اجتناب ناپذیر خواهد بود، ضمن اینکه قتل عام مردم، سبب ریزش شدید نیروهای سپاه و بسیج و تمرد آنها و حتی پیوستنشان به مردم خواهد شد. حکومت در سراشیبی تند دره ای وارد خواهد شد که دیگر هیچ کنترلی بر روی اتفاقات نخواهد داشت و این افراد مایل نیستند در این فاز، همراه و همدست حکومت باشند.
طیف تندرو نیز متقابلاً به رهبر هشدار می دهد که پیشنهاد دهندگان این طرح با سران فتنه و دولتهای متخاصم خارجی تفاهم و همکاری دارند و می خواهند با خارج کردن ابزار قدرت از دست رهبری، وی را بآرامی خلع نموده و کنار بگذارند. این گروه تنها چاره را برخورد بسیار شدید و قاطع با معترضین و رهبران جنبش سبز دانسته و معتقدند حتی اگر لازم باشد باید با آوردن تانک به خیابانها، از بقای حکومت دفاع کرد و مهم نیست که چه تعداد کشته خواهند شد.
چنانچه رهبر جانب جناح معتدل را گرفته و طرح آنها را بپذیرد، قطعاً جنبش سبز با ریزش نیروی زیادی مواجه شده و راهی طولانی و سخت برای رسیدن به اهدافش در پیش خواهد داشت، و در صورتی که رهبر طرح تندروها را برگزیند، جنبش سبز راهی کوتاه اما پرهزینه و پر تلفات را تا پیروزی طی خواهد کرد. نکته مهم این است که با انتخاب هیچیک از این دو طرح، تغییری در ماهیت حکومت پدید نخواهد آمد و هدف صرفاً برپا نگاه داشتن نظام ولایت فقیه است. برای جنبش سبز که خواستار تغییر ماهوی حکومت است، تغییر پوسته و ظاهر آن و متفاوت شدن روشها، حاصلی بدنبال نخواهد داشت.
جنبش سبز بی توجه به اینکه رهبر تصمیم به فشردن دکمه سیاه یا دکمه قرمز خواهد گرفت، فارغ از دعواهای داخلی حکومت، باید مصمم و پرتوان بدنبال برنامه های خود باشد و رفراندوم مردمی 22 بهمن در میدان آزادی را بعنوان گام بعدی خود بطور جدی دنبال نماید.
 

 
 BBC Persian به روز شده:  01:39 گرينويچ - جمعه 08 ژانويه 2010 - 18 دی 1388

کنسول پيشين ایران می گوید به کشور 'بازنخواهد گشت'

کنسول ایران در اسلو روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرگزاری فرانسه تایید کرد که در اعتراض به سرکوب خشن مردم مخالف در کشورش استعفا داده و از بیم پيامدهای چنین تصمیمی به ایران بازنخواهد گشت.
به گزارش این خبرگزاری محمد رضا حیدری در مصاحبه ای تلفنی گفت: "اگر برگردم نمی دانم چه چيزی رخ خواهد افتاد."
آقای حیدری گفت: "برایم ممکن نیست. دوستانم به من گفته اند که اگر برگردم دشواريهائی برایم پیش خواهد آمد" و افزود که مقام های ایرانی ازسوی سفارت از او خواسته اند به ایران بازگردد.
ناظران می گویند کناره گيری یک دیپلمات بلندپایه ایرانی در اعتراض به رفتار حکومت با معترضان پس از انتخابات می تواند دارای پیامدهای بالقوه بزرگی باشد.
محمد رضا حیدری که کمی بیش از سه سال در اسلو خدمت می کرد گفت که پس از سرکوب ت مردم  مخالف در روز عاشورا که طی آن دستکم هشت کشته شدندکناره گيری کرد . دولت مسئولیت مرگ معترضان را به عهده نگرفته است.
او گفت: "استعفا نامه ام را برای کاردار فرستادم. به او گفتم که ادامه این راه برایم غیرممکن است. این کار را برای مردم کردم، برای موسوی کردم."
او به میرحسین موسوی نامزد متعرض انتخابات که خود را برنده واقعی رای گیری می داند و دولت را متهم به تقلب می کند اشاره داشت. دولت اتهام تقلب در رای گیری را رد کرده است.
سفارت ایران روز چهارشنبه خبر استعفای آقای حیدری را رد کرد و اصرار ورزید که دوره خدمت آقای حیدری ماه گذشته به پایان رسید. یک سخنگوی سفارت گفت: "ماموریت او بیش از یک ماه پيش پایان یافت و جانشین او دو هفته قبل وارد شد."
اما آقای حیدری به خبرگزاری فرانسه گفت: " درست نيست. خودم کناره گيری کردم.."
آقای حیدری که همسر و دو فرزندش با او در نروژ هستند در پاسخ به این پرسش که آیا در نروژ پناهندگی خواهد جست یا نه گفت که نمی داند چه خواهد کرد.
داوود هرمیداس باوند، محقق و دیپلمات سابق، این هفته به روزنامه لس آنجلس تایمز گفت که حرکت آقای حیدری می تواند تاثیری قوی داشته باشد.
او گفت: "اگر خبر درست باشد، در آن صورت یک بدعت خواهد بود، زیرا از سال های نخست انقلاب، زمانی که بعضی از دیپلمات های منصوب پس از انقلاب کناره گيری کرد ودرخواست پناهندگی کردند، سابق نداشته است. این مورد در نروژ می تواندآغازیک روند باشد، اگر خبر درست باشد."

وزیر اطلاعات به زمان زیادی برای بازجویی از دستگیرشدگان نیاز دارد

تاریخ انتشار مقاله  07/01/2010 به روز شده  07/01/2010 12:06 TU به قلم : ناصر اعتمادی  http://www.rfi.fr
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی حجت الاسلام حیدر مصلحی دیروز چهارشنبه گفت که برای "رسیدن به سرنخ های خوب در بازجویی" از دستگیر شدگان رویدادهای جاری ایران "به زمان زیاد نياز" است. وزير اطلاعات  دولت دهم دستگیرشدگان رویدادهای جاری ایران را مرتبط با خارجی ها دانست و به همین دلیل بازجویی از آنها را برای "رسیدن به سرنخ های خوب" محتاج زمان بیشتر توصیف نمود.
حیدر مصلحی در بخش ديگرى از سخنان خود حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهورى را ناشى از «سناريويى» دانسته كه در آن، به گفتۀ وی، «دو جريان ضد انقلاب و فتنه گران" با یکدیگر همگرایی داشته اند.
در پی ناآرامی های عاشورا، نيروهاى امنيتى ايران موج جدیدی از دستگیری ها را به راه انداختند که طی آن علاوه بر صدها تظاهرکننده، ١٠ تن از مشاوران ميرحسين موسوى، ۱۷ روزنامه نگار اصلاح طلب و ۱۱ فعال ملى–مذهبى و عضو نهضت آزادى ايران دستگیر شدند.
همزمان با دستگیری های تازه نگرانی از سرنوشت آنان نیز بالا گرفته است. عالی ترین مسئولان جمهوری اسلامی با "محارب" خواندن دستگیرشدگان خواستار اعدام آنها شدند و به ابتکار حجت الاسلام روح الله حسینیان در مجلس اسلامی گروهی از نمایندگان نیز با ارایۀ لایحه ای خواستار سرعت عمل در اعدام محاربان گشتند.

   

بالاخره به مردم ایران بگویند که این شورش و عملیات
اعتراضی و سرکوبگری و کشتار بدست چه کسانی بود؟

پس از چند هفته تلاش های گسترده تبلیغاتی، به هدف آن که پیکار مردم ایران برای رسیدن به حقوق انسانی و شهروندی خود را یک "توطئه بیگانه" جلوه دهند، سازمان های حقوق بشر امروز (پنجشنبه 17 دی ماه 1388- 7 ژانویه 2009) ابراز نگرانی کردند پنج تن افرادی که توسط دادستانی انقلاب اسلامی به عنوان "محارب" معرفی گردیدند، در یک روند کوتاه و نمایشی در دادگاه انقلاب به مرگ محکوم شوند.  دادستانی اعلام کرده که کیفرخواست بر اساس "اعترافات صریح متهمان و تکمیل تحقیقات" تدوین گردیده است. آن چه "اعترافات" نامیده می شود، تا کنون بارها توسط سازمان های حقوق بشر مورد اعتراض قرار گرفته و فاقد اعتبار قانونی تلقی شده است. به موجب قوانین جاری در جمهوری اسلامی ایران، هرکس "محارب" شناخته شود، مجازاتش مرگ خواهد بود. دادستان تهران پیشتر گفته بود که از این پس مجازات آنانی که به مخالفت با رژیم برخیزند بسیار شدید خواهد بود. همچنین یک طرح دو فوریتی به مجلس تسلیم گردیده که به موجب آن، افرادی که در دادگاه "محارب" شناخته شده و به مرگ محکوم گردیده اند، باید در ظرف پنج روز اعدام شوند. یکی از هدف های این تصمیم (که گام دیگری در راستای نقض اساسی ترین حقوق انسانی متهمین و محکومین محسوب می شود)، جلوگیری از اوج گرفتن اعتراض های مردمی و بین المللی می باشد. در این میان پرسشی که همچنان مطرح می ماند آن است که چه کسانی پشت سر اعتراض های مردمی در ایران قرار داشته اند، و چه عواملی مرتکب سرکوب و قتل ایرانیان شده اند؟
کروبی: «ببینید کار حکومت اسلامی به کجا کشیده
که با نیروهای خود این چنین می کند»

معاون وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، در مصاحبه ای که این هفته داشت، بیش از شصت نهاد و بنیاد و سازمان و کشور خارجی را مسؤول به راه انداختن اقدامات اعتراضی در ایران معرفی کرد. در کنار این سازمان ها، مقامات حکومت ادعا کردند که اسرائیل و حتی تارنمای وزارت خارجه اسرائیل این آتش را بر افروخته اند. خبرگزاری فارس نوشت: "رد پای صهیونیستی در اغتشاشات روز عاشورا دیده شده است" و سندی که ارائه کرد آن بود که در تارنمای همدمی، روی یکی از عکس هائی که جنبش راه سبز انتشار داده و در این تارنما نقل گردید، نوشته شده بود "هیهات من الذلة" و نه "هیهات منا الذله" آن گونه که در حکومت اسلامی ایران آن را به کار می برند!!!
تلاش ناکام جمهوری اسلامی برای نسبت دادن خیزش اصیل ملت ایران به عوامل خارجی و کشورهای بیگانه در حالی است که رهبری این عملیات اعتراضی را نخست وزیر اسبق حکومت و رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی به دست دارند و جانشین برکنار شده آیت الله خمینی بود که به این اعتراض ها الهام می داد.
چگونه آن ها در برابر این واقعیت تجاهل می کنند و خیزش ایرانیان را به بیگانه نسبت می دهند؟ مردم ایران در تظاهرات عاشورا، حکومت کنونی را "یزید" خطاب می کردند.
مهدی کروبی در دیداری که روز گذشته (چهارشنبه) با گروهی از تلاشگران سیاسی داشت گفت:
«گروهی معتقدند راهی به سوی برون رفت از طریق نرمش باید یافت . اما ما می بینیم گروهی از عمر سعد گرفته تا الی آخر را به مردم و فعالان با سابقه و شناسنامه دار سیاسی نسبت داده اند که اتفاقا اینان گردانندگان اصلی مسئله خشونت و سرکوب و برخورد هستند . فلذا باید قدری در بیانات گروه اول تامل نمود» .
رئیس سابق مجلس افزود: «در حال حاضر به شخصه سخت ترین شرایط را تحمل می نمایم . نه از لحاظ محدودیت و توهین و … بلکه بخاطر مردم، بخاطر شما، بخاطرفعالان سیاسی، بخاطر اینکه جمهوری اسلامی به اینجا رسیده است».
کروبی با تاکید براینکه "اصلا فکرش را هم نمی کردیم کار جمهوری اسلامی به اینجا برسد که با نیروهای خود چنین کند"، خاطرنشان کرد: «همین خواهرزاده مهندس موسوی ، روزگاری به خانه ایشان می رفتیم و ۳ برادر بودند. یکی به شهادت رسید و مادر ایشان بقیه فرزندان را به جبهه رفتن ترغیب می نمود و حالا ما باید یک روزی به منزل ایشان برویم و بگوییم آن یکی پسر شما در روز عاشورا  کشته شده است، ببینید به ما چه می گذرد.» (به نقل از تارنمای "کلمه")
معاون وزیر اطلاعات: «شصت و دو نهاد و بنیاد خارجی در اغتشاشات ضد حکومتی در ایران نقش داشته اند»
شیخ احمد خاتمی عضو جامعه مدرسین قم که یکی از تندروترین چهره های رژیم محسوب می شود، فردای روز اعتراض های گسترده عاشورا گفت: «جای ابهامی باقی نمانده است که جریان اغتشاش، جریانی کاملا آمریکائی و انگلیسی است و دست سرویس های جاسوسی انگلیس و آمریکا در پشت صحنه هدایت اغتشاشات را دارد».
هنگامی که موسوی آخرین بیانیه خود را انتشار داد، شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ادعا کرده گفتند: «بیانیه جدید موسوی، باز هم رونویسی از دست سیا و موساد بود» (کیهان تهران). محمود احمدی بی غش یکی از این نمایندگان، به روزنامه کیهان تهران گفت: «موسوی در این بیانیه، دست نوشته آمریکا را منتشر کرد».
معاون وزارت اطلاعات که نامش برده نشد، در مصاحبه ای که در ایرنا انتشار یافت، گفت: «62 بنیاد آمریکائی و اروپائی در ایجاد اغتشاشات پس از انتخابات نقش داشتند» و با این بهانه اعلام داشت که از این پس هرگونه ارتباط از داخل ایران با رادیوها و تلویزیون های فارسی زبان خارج (و از جمله رادیو اسرائیل و تارنمای "همدمی") ممنوع است و دریافت هرگونه کمک نقدی یا غیرنقدی از خارج برای جریانات سیاسی جرم محسوب خواهد شد.
این معاون، نهادهائی چون موسسه برای دموکراسی در اروپای شرقی، بنیاد فورد، موسسه هوور دانشگاه استانفورد، موسسه پژوهشی ممری در اسرائیل و انستیتو واشنگتن و غیره را نیز ممنوع اعلام کرد و عملا از مردم ایران خواستار شد هرگونه ارتباط با خارج را قطع کنند.
گفتنی است که این هشدار معاون گمنام وزیر اطلاعات ناکام ماند و در دو روزی که هشدار او انتشار یافته، شهروندان ایرانی همچنان بدون هراس با رسانه های فارسی زبان خارج از کشور تماس تلفنی برقرار می کنند و انتقادهای گزنده خود از رژیم را بیان می دارند.
«وزارت خارجه اسرائیل و تارنمای "همدمی" عامل
به راه افتادن اعتراض های مردمی در ایران بودند»

حکومت ایران برای آن که نشان دهد بیگانگان در اعتراض های گسترده مردمی – که پایه های رژیم را متزلزل ساخته – دست داشته اند، حتی ادعا کرد "برخی از دستگیر شدگان روز عاشورا از اتباع بیگانه هستند" (خبرگزاری مهر). ولی از متن خبر چنین بر می آید که احتمالا منظور از "اتباع بیگانه" یکی دو فیلمبردار و گزارشگر شبکه های تلویزیونی عربی بوده اند که به شیوه ای خود را به ایران رسانده و قصد تهیه گزارش داشته اند.
جمهوری اسلامی همچنین وزارت امور خارجه اسرائیل و تارنمای "همدمی" و منشه امیر سردبیر آن را به دخالت مستقیم در هدایت اعتراض های مردمی در ایران متهم ساخت و حتی اعلام داشت که یک کتاب مخصوص در رابطه با مطالب "همدمی" و شخص منشه امیر با عنوان «125 روز با وزارت خارجه اسرائیل در کودتای مخملی» انتشار داده است.
با آن که درباره محتویات کتاب توضیحی داده نشده، ولی تصور می رود که این "کتاب" شامل نقل قول هائی از گزارش های خبری "همدمی" در رابطه با خیزش مردمی در ایران بوده است تا از طریق آن "ثابت" شود که این تارنما و وزارت خارجه اسرائیل بوده اند که اعتراض های گسترده مردمی را هدایت می کرده اند.
خشم و نگرانی جمهوری اسلامی به ویژه از این ارزیابی بسیاری از منابع خبری و تحلیلگران امور ایران آبشخوار دارد که گفته اند: رویدادهای شش ماه اخیر دوران پایانی رژیم پیشین را تداعی می کند.
امیرفرشاد ابراهیمی از نقش شماری از جنایتکاران
حزب الله لبنان در قتل مردم ایران پرده بر می دارد

در بحبوحه این حملات تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران برای پرده پوشی واقعیت های مربوط به گستردگی اعتراض های اصیل مردمی در ایران، امیر فرشاد ابراهیمی که تا پیش از خروج از وطنش یکی از فعالان گروه سرکوبگر "انصار حزب الله" بوده و از رویدادهای داخلی ایران اطلاعات دست اولی دارد، با انتشار یک رشته عکس ثابت می کند که جمهوری اسلامی در سرکوب مردم ایران و کشتن تظاهرکنندگان، از جمله از چند عامل جنایتکار حزب الله لبنان یاری گرفته است. امیرفرشاد ابراهیمی همه عکس ها را با توضیحات لازم منتشر ساخته و از جمله چنین نوشته است:
«ماجرا گرچه از سوی دفتر حزب الله لبنان در تهران تکذیب شده است ، یعنی دقیقا جایی که دست کم تا ماه پیش حسین اشمر در آنجا فعالیت می کرده است ، اما این رخداد واضح تر از آن است که با یک تکذیب پرده پوشی شود. تا چندی پیش در سایت مقاومة، که سایت رسمی حزب الله لبنان می باشد، در سمت راست آن بنری وجود داشت که مختص علی منیف اشمر که به قمرالاستشهادیون معروف است وجود داشت ، در میان آن عکسها عکسی وجود داشت که خانواده اشمر من جمله همین حسین در دیداری خصوصی در کنارعلی خامنه ای نشسته بودند و مورد تفقد ایشان قرار می گرفتند که اکنون در آن صفحه نیست !( آیا کسی میتواند کش آنرا در گوگل پیدا کند ؟) اما عکس حضور در مراسم تشییع جنازه عماد مغنیه از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان در بیروت موجود است که در بالای این گزارش می توانید آن را مشاهده کنید.
عکس زیر را نیزهمه ما دیده ایم و اکنون اگر با دقت بیشتری نگاه کنیم می بینیم که این چهار نفر همین افراد مشهور مورد نظر می باشند ، اما فرد سمت چپ او نیز در تمامی لحظات در کنار این دو است او کیست ؟
فرد چهارم البته ایرانی است و نامش " کریم بوغانی " است اهل آمل و بزرگ شده روستای دینان است وی عضو نیروی قدس سپاه پاسداران است و در یگان9000 نیروی قدس فعالیت می کند ، به عکس دیگر وی نیز نگاه کنید وی همواره یا در کنار این سه لبنانی است و یا مشغول ضبط فیلم و عکس است
محل خدمت نامبرده یعنی یگان نه هزار نیروی قدس پیشتر یعنی تا هشت سال پیش وظیفه اش چیز دیگری بود و اکنون مسئولیت واکنش سریع و ضد خرابکاری در امنیت داخلی است . ستاد این یگان در محل زیر است :
تهران – خیابان ولیعصر – نبش ساختمان ایرنا کوچه مجلسی شماره 8 – با تابلوی : موسسه فرهنگی همت .
اکنون واضح است که مسئولیت برخورد مستقیم با مهندس موسوی بر عهده این یگان و سپاه پاسداران است چرا که در عکسهای تسخیر و پلمپ ستاد مهندس موسوی در قیطیره ما این سه نفر را می بینیم ، در تمامی اعتراضات و تجمعاتی که مهندس موسوی حضور داشته است این چهار نفر را می بینیم ، من جمله عکس زیر:
حال از همه جویندگان حقیقت می خواهم این موضوع را ردگیری کنند.
همان طوری که در عکس ها مشاهده می کنید، اینها مسلح و حتا مجهز به بیسیم هم می باشند. پس اگر بگوئیم بصورت خودسر و از سر عرق و غیرت دینی اینکار را می کنند بیشتر جوک هست ، من اصلا پا را فراتر از این میگذارم و می گویم همه این حرفها دروغ هست و لبنانی بودن اینها هم ساخته وپرداخته ذهن من هست این چهارنفر کیستند ؟ مشخصات اینها چیست ؟ چرا صدا و سیما که به هر دروغ و اتهام به نیروهای انقلاب اسلامی از سوی ضد انقلاب می پردازد و در برنامه های مختلفش آنرا بررسی می کند این سه نفر را نمی آورد تا مثل بلبل فارسی حرف بزنند و بگویند ایرانی هستند و مشخص شود ما دروغگوئیم ؟
پس سئوال اصلی اینجاست به عرب یا عجم بودنشان اصلا کاری نداریم اینها کیستند ؟ مگر دادستان وقت تهران آقای سعید مرتضوی اعلام نکرد که حمله به ستاد مهندس موسوی در روز انتخابات کار عوامل خودسر و ناشناخته بوده است ؟ چه دلیلی متقن و گویا تری از این که این چهار نفر هم در تسخیر ستاد بوده اند ، هم به ضرب و شتم وحشیانه ملت پرداخته اند ، در روز قدس نیز به خشونت دامن زدند و هم در روز عاشورا با شلیک مستقیم اسلحه کلت ملت را در پل کالج نشانه رفته اند ؟ اینها کیستند ؟ و براستی چه حاشیه امنی است که این روزها گرداگرد این افراد را احاطه کرده است ؟


به سر خط اصلی این نوشتار برمیگردیم "حزب الله لبنان در ازای چه اینگونه خوش رقص می کند ؟ " چرا باوجود بسیج و سپاه و اطلاعات و بقول حضرات آحاد میلیونی عاشقان و جان برکفان ولایت واکنش سریع و سرکوب سازمانی را به نیروهای خارجی واگذار کرده اند ؟ چه سری است که امروزه لبنانی ها محرم تر و خودی تر از نیروهای سرکوبگر داخلی شده اند ؟ مسئله این است! !»
  http://www.hamdami.com/     نوشتۀ: امیر فرشاد ابراهیمی - برلین
 

کروبی:فکر نمی کردم کار جمهوری اسلامی به اینجا برسد



ایران ب ب ب

مهدی کروبی، وضعیت فعلی کشور را سخت ترین شرایط برای نیروهای انفلابی در طول ۳۰ ساله اخیر دانست و گفت: گروهی معتقدند راهی به سوی برون رفت از طریق نرمش باید یافت، اما ما می بینیم گروهی از عمر سعد گرفته تا الی آخر را به مردم و فعالان با سابقه و شناسنامه دار سیاسی نسبت داده اند که اتفاقا اینان گردانندگان اصلی مسئله خشونت و سرکوب و برخورد هستند. بنابراین باید در بیانات گروه اول تامل کرد.

رئیس سابق مجلس که در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی و مدنی سخن می گفت، افزود: در حال حاضر به شخصه سخت ترین شرایط را تحمل می نمایم، نه از لحاظ محدودیت و توهین و … بلکه بخاطر مردم، بخاطر شما، بخاطر فعالان سیاسی، بخاطر اینکه جمهوری اسلامی به اینجا رسیده است.

کروبی با تاکید براینکه اصلا فکرش را هم نمی کردیم کار جمهوری اسلامی به اینجا برسد که با نیروهای خود چنین کند، خاطرنشان کرد: همین خواهرزاده مهندس موسوی، روزگاری به خانه ایشان می رفتیم. ۳ برادر بودند. یکی به شهادت رسیده بود با اینحال مادر ایشان بقیه فرزندان را به جبهه رفتن ترغیب می کردند، حالا امروز باید به منزل ایشان برویم و بگوییم آن یکی پسر شما در روز عاشورا کشته شده است! ببینید به ما چه می گذرد.

رئیس سابق مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: راه رایزنی های ما را بسته اند. نه صدا و سیما، نه روزنامه و هیچ. فقط اینکه اعلام موضع کنیم که مطمئنا می کنیم.

وی افزود: روزگاری ما به آقای خلخالی در مجلس می گفتیم چرا این همه دعوا در مجلس باید باشد و ایشان می گفتند « نان ما در دعواست » حالا هم دولت که خدمت رسانی اش معلوم است، چیزی ندارد. پس باید چنین کارهایی بکند. از خدا می خواهیم عقلا کمی بیشتر وارد معرکه بشوند.

کروبی تصریح کرد: ما به یاد شما هستیم، التهاب هم داریم،نگرانی هم داریم، پیگیری هم داریم از وضعیت پرونده ها هم باخبریم من برای همه چیز هم آماده هستم، هیچ خوفی از هیچ واقعه ای هم ندارم؛ وقتی می شنوم این همه جوان از تحصیل و آزادی محروم شده اند بیشتر از شما نگران خودتان می شوم؛ دوست دارم به این نکته تکیه کنم که به ما خیلی سخت می گذرد که می بینیم حاصل عمر و جوانی و جان فشانی ما به این روز افتاده است.
روزگاری می گفتیم فلانی اساسا با مجاهدین رابطه ای ندارد؛ در این حین به فرد فرصت میدادیم ولی حالا با دست خودشان به زور دلسوزان را به مجاهدین وصل می کنند و یک سازمان مرده منافق صفت را زنده می کنند، آن هم به دست خودشان.

کروبی ضمن تاکید بر وجود اقلیت پنهان در نیروهای سرکوب گر که به تشنج و جنایت و توهین دامن می زنند نسبت به حضور این نیروها ابراز نگرانی کرد.

وی از عدم همبستگی نیروهای اصیل سپاه با جریان سرکوب و جنایت سخن گفت و با اشاره به رنج نیروهای دلسوز سپاه از وضعیت حاکم، سکوت آنان را دلیل نارضایتی ایشان دانست.

از نظر خميني مردم يا ولي فقيه؟

سوال
از نظر خميني مردم يا ولي فقيه؟
پاسخ
خميني ، صحيفه نور
جلد سوم سپاه بايد پشت مردم باشد
اصل مردمند
ارتش هم بايد پشت مردم باشد
ارتش وسپاه بايد بگويند: جانم فداى مردم
اگر بگويد جانم فداى رهبر انحراف است
اصل مردمند. رهبر هم جانش فداى مردم است
ما همه براى مردميم
سپاه بايد از حقوق مردم دفاع کند
پشتيبان مردم باشد
اگر بگويد جانم فداى رهبر که اين مى شود همان زمان شاه
پس مردم براى چى انقلاب کردند؟
1/5/10 at 3:48 PM

ميداني چرا سپاهيان يزيد در روز عاشورا
با سُم اسبهايشان روي بدن شهيدان كربلا مي تاختند؟
چون در آن زمان هنوز "پاترول" ساخته نشده بود
1/5/10 at 3:48 PM

تفریح ممنوع
آزادی ممنوع
انتخاب لباس ممنوع
انتخاب عشق ممنوع
صدای خوانندگان ممنوع
صدای خوانندگان زن ممنوع
صدای دلکش مرضیه هایده حمیرا ممنوع
کنسرت ممنوع
کلوپ ممنوع
حجاب برای زنان حتی توریست خارجی ممنوع
زندگی ممنوع
نفس کشیدن ممنوع
ابراز عقیده ممنوع
تو نمیفهمی نادانی
ولی فقیه باید جای تو تصمیم بگیرد
حذف اضافه ممنوع
مخالفی؟ اعدامت میکنیم

رنجنامه تکان دهنده بانوان بیت شهیددستغیب



سخن ما بیت شهید آیت‌الله دستغیب(ره) این است که چرا ما را آرام نمی‌گذارید؟ چه شده کار را به این جا رسانده‌اید که اگر مردان ما اظهار حق کنند و طبق دستور شرع مقدّس سخن بگویند، مورد انواع فحش و اهانت قرار می‌گیرند و مسجد و دفتر و نمازگزاران مسجدشان مورد هجوم و سنگباران اوباش واقع می‌شوند؟امّا با وضع موجود هر چند ظاهراً چاره‌ای جز تحمّل و سکوت نیست؛ لیکن شاید هم وظیفه این باشد که همچون مادرمان حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به در خانه‌ها برویم و طلب یاری کنیم

کلمه:بانوان بیت شهید محراب آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب پس از هجوم لباس شخصی به بیت ایشان رنجنامه ای را منتشر کردند:
بسمه تعالی
«هل جزاء الاحسان الّا الاحسان»
تاریخ هشتصد ساله‌ی خاندان بزرگ «دستغیب» در شهر شیراز، بر اهالی استان فارس خصوصاً شیرازی‌ها پوشیده نیست؛ خاندانی که همگی اهل علم و فضل و فرزانگی بوده و هستند؛ چهره‌هایی که عمر خود را وقف خدمت به مردم این دیار نموده‌اند.
در ایّامی که حضرت زینب(سلام الله علیها) و فرزندان امام حسین(علیه السلام) مورد هجوم، سنگباران و انواع اهانت‌ها از طرف یزیدیان واقع شدند، خانه‌ی ما از طرف مدّعیان دفاع از امام حسین(ع)!!؟ و به بهانه‌ی عصبانی بودن از سوت و کف روز عاشورا!!!؟ مورد هجوم قرار گرفت.
ما که سالیان طولانی زندان و تبعید مردانمان را در حکومت ستم‌شاهی تحمّل کردیم، این بار دختران خود را از ترس هجوم ناجوانمردانه‌ی سفّاکانِ ، به کنج خانه کشاندیم و از دیدن سر شکسته و خونین جوانانمان بر خود لرزیدیم.
به راستی کسانی که داعیه‌ی مسلمانی و ولایتمداری و عاشق امام زمان(عج) بودن را دارند، ندیدند و نشنیدند: «قل لا أسألکم علیه أجراً الّا المودّة فی القربی».
سخن ما بیت شهید آیت‌الله دستغیب(ره) این است که چرا ما را آرام نمی‌گذارید؟ چه شده کار را به این جا رسانده‌اید که اگر مردان ما اظهار حق کنند و طبق دستور شرع مقدّس سخن بگویند، مورد انواع فحش و اهانت قرار می‌گیرند و مسجد و دفتر و نمازگزاران مسجدشان مورد هجوم و سنگباران اوباش واقع می‌شوند؟
امّا با وضع موجود هر چند ظاهراً چاره‌ای جز تحمّل و سکوت نیست؛ لیکن شاید هم وظیفه این باشد که همچون مادرمان حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به در خانه‌ها برویم و طلب یاری کنیم؛ و از مراجع عظام و علما و مردم عزادار اهل بیت(ع) استمداد طلبیم. اللّهمّ خذ حقّنا ممّن ظلمنا.
سیده صدیقه دستغیب، سیده بتول دستغیب، سیده زهرا دستغیب، سیده طاهره دستغیب، سیده منصوره دستغیب، سیده فاطمه دستغیب، سیده معصومه دستغیب

دست­ مریزاد، چقدر خوب قدردان زنان شکوهمند ایران بوده اید!!



رنجنامه بانوان بیت شهید دستغیب چه واقعه­ ای را به یادمان می­ آورد؟ پنهان کردن دختران در کنج صندوق­خانه­ ها (بخوانید خیمه ­ها) دور از گزمه­ ها و شحنه­ های مست، سرِ شکسته و خون­ آلود جوانان و … بستن درِ مسجدی در شیراز؛ کدام را باید گفت؟گیرم نه برای 800 سال سابقه اخلاص و ایمان و فداکاری خاندان دستغیب بلکه برای کندن خلخال از پای یک زن یهودی، آیا نباید شکوه کرد و گریست و پاسخی مناسب­تر از اشک و شکوه به راه انداخت؟

کلمه-دکتر زهرا رهنورد:امروز پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، فهرستی از مصائب پیش روی ملت است که بخشی از آن مربوط به زنان است.
در تمام طول تاریخ، هنگام لشگرکشی­ ها، کودتاها و جنگ­ها و هنگامی که نظام­ها پا از ساحت عدل بیرون نهاده و با تاکتیکِ شکستن و زدن و و بستن و شکنجه و زندان، به استراتژی تداوم اقتدار خود دوام بخشیده­ اند، اگرچه مرد و زن و پیر و جوان و بزرگ و کوچک را از ترور و ارعاب و وحشت بهره­ مند کرده­ اند، اما پیوسته، مصائب زنان مضاعف بوده است.
هنگامی که فهرست رنج های زنان را مرور می­کنم، از نوعی بی­ چشم و رویی و حق ناشناسی که خاص خودکامگی­ها است متأثر می­شوم. آیا جمهوری اسلامی فراموش کرده که سی سال پیش برای تحقق همین نظام، زنان پیشوا و پیشتاز بوده­ اند و از تقدیم جان و مال و آبروی خود دریغ نورزیدند؟ آیا فراموش کرده­ ایم که در جنگ تحمیلی و دفاع مقدس زنان با شجاعت زینب­ وار همسر و فرزندان را روانه جبهه ­ها کردند تا وجبی از خاک ایران به تاراج بیگانه نرود؟ و متأسفانه همانها، امروز از بلاکشان و دردی ­کشان جام زهر جفا هستند…
چرا نباید فهرست سرفرازی و سعادت زنان را احصا کنیم و چرا نباید فهرست آشکار مصائب زنان را در معرض قرائت وجدانها قرار دهیم؟ آیا این یک بازگشت نیست؟
رنجنامه بانوان بیت شهید دستغیب چه واقعه­ ای را به یادمان می­ آورد؟ پنهان کردن دختران در کنج صندوق­خانه­ ها (بخوانید خیمه ­ها) دور از گزمه­ ها و شحنه­ های مست، سرِ شکسته و خون­ آلود جوانان و … بستن درِ مسجدی در شیراز؛ کدام را باید گفت؟
گیرم نه برای ۸۰۰ سال سابقه اخلاص و ایمان و فداکاری خاندان دستغیب بلکه برای کندن خلخال از پای یک زن یهودی، آیا نباید شکوه کرد و گریست و پاسخی مناسب­تر از اشک و شکوه به راه انداخت؟
اما فهرست مصائب ادامه دارد.
زنان زندانی؛ زنانی که گناهی جز آزادی­خواهی و حق­ جویی نداشته­ اند. به یاد آوریم در واقعه کربلا فجایع زیاد بود، اما زنان را زندان نکردند. تجاوز و شکنجه­­ ها جای خود را دارد. این هتک آبروی یک نظام است که زنان که را سمبل رأفت و شفقت و قداست یک ملّتند، به زندان بیافکند.
زنانی نمی­دانند در مقابل اشک چشمان فرزندان به دور از پدر، چه پاسخی بدهند.
زنان نمی­ دانند به ضجّه­ های سوزناک «بابا، بابا»ی فرزندان یتیم خود چگونه باید بگویند «بگذار دلت تنگ و تنگتر شود، اما دیگر بابایت را نخواهی دید، چون او را از پل پرت کرده­ اند، زیر ماشین کشته­ اند، یا به تیر جفا قلب پر از مهرش را سوراخ سوراخ کرده­ اند»؛ مثل سیدعلی موسوی حبیبی.
اما زنان از این پس باید شاهد یک نقاب نیز باشند: نقاب حفظ کیان خانواده؛ با محتوی نابودی خانواده؛ با قانونی به نام تعدد زوجات که بنا به نظر آیت­ الله العظمی صانعی، بدون رضایت و اجازه زن، جرم و حرام است، و تنها شرطی که گذاشته ­اند فقط و فقط رضایت زن نخست است.
بگذریم از این که در جوامع مدرن امروزی فردیت­ های انسانی زن و مرد به طور طبیعی زمینه‌های چنین اجازه ­ای را نیز به صفر رسانده، و البته در جوامع امروزی برای عشرت­ طلبان نیز لازم نیست جواز شرعی صادر شود.
اما در نهایت باید گفت دست­ مریزاد، چقدر خوب قدردان زنان شکوهمند ایران بوده اید!!
منبع :نوروز
رنجنامه تکان دهنده بانوان بیت شهیددستغیب

سر کنسول ایران در نروژ: در اعتراض به سرکوب معترضان استعفا کردم


 

محمدرضا حیدری، سرکنسول ایران در نروژ، می‌گوید، در اعتراض به سرکوب تظاهرکنندگان معترض در ایران استعفا کرده و به دلیل ترس از واکنش دولت ایران به این کشور باز نخواهد گشت.

 

محمدرضا حیدری، سرکنسول ایران در اسلو، در گفت‌وگویی تلفنی با خبرگزاری فرانسه خبر استعفای خود را تأیید کرده است.
وی گفت، نمی‌داند در صورت بازگشت چه اتفاقی برایش خواهد افتاد و دوستانش به او گفته‌اند که در صورت بازگشت با مشکل مواجه می‌شود.
حیدری می‌گوید، پس از سرکوب معترضان در روز عاشورا (۶ دی ماه، ۲۷ دسامبر) که دست کم ۸ کشته و صدها زخمی و زندانی بر جای گذاشت استعفا کرده است. او گفت: «استعفای خودم را تقدیم کاردار کردم و گفتم،‌ برای من غیر ممکن است که کارم را ادامه دهم.» و افزود که این کار را برای میر حسین موسوی(رهبر اپوزیسیون ایران) انجام داده است.
ایران  تکذیب می‌کند
پس از انتشار اخبار مربوط به استعفای سرکنسول ایران در نروژ، رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت خارجه‌ی ایران، در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز این خبر را تکذیب کرد. وی تأیید کرد که محمدرضا حیدری هنوز به ایران بازنگشته ولی افزود که دلیل حضور او در نروژ انتظار برای پایان سال تحصیلی فرزندانش است.
روز چهارشنبه سفارت ایران در اسلو خبر استعفای حیدری را تکذیب کرد و گفت، مأموریت او بیشتر از یک ماه است که پایان یافته و جانشین او هم دو هفته‌ی پیش آمده است.
اما محمدرضا حیدری که بیش از دو سال در سفارت ایران در اسلو خدمت کرده روز پنج‌شنبه (۷ ژانویه، ۱۷ دی) به خبرگزاری فرانسه گفته است: «این درست نیست. من استعفا کردم».
محمدرضا حیدری دو فرزند دارد و به همراه خانواد‌ه‌اش در نروژ زندگی می‌کند. پیش از این از سوی تلویزیون "ان آر کی" نروژ اعلام شده بود که محمدرضا حیدری خواستار کمک از سوی دولت نروژ است.
اما وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار خبرگزاری فرانسه که آیا قصد دارد در نروژ درخواست پناهندگی کند گفت، در حال حاضر نمی‌داند دقیقا چه اقدامی خواهد کرد.
 

۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

«الگوی رفتاری حکومت تبدیل به رفتار یک باند تبهکار شده است»

«الگوی رفتاری حکومت تبدیل به رفتار یک باند تبهکار شده است»

 

روز یکشنبه ۱۳ دی ماه نمایندگانی از وزارت اطلاعات، گزارشی از وقایع روز عاشورا را به نمایندگان مجلس ارائه دادند. در این گزارش ’’سلطنت‌طلبان و خارج‌نشینان‘‘ مقصران اصلی وقایع روز عاشورای تهران معرفی شده‌اند.

 

خبرگزاری مهر به نقل از محمد کریمی‌راد نماینده کرمانشاه در مجلس ایران گزارش داده که روز یک‌شنبه ۱۳ دی ماه هیأتی از وزارت اطلاعات با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دیدار کرده و گزارشی از وقایع روز عاشورای تهران را در اختیار نمایندگان مجلس قرار داده است.

بنا بر این گزارش، نمایندگان وزارت اطلاعات در این جلسه ’’سلطنت‌طلبان و خارج‌نشینان‘‘ را به عنوان عوامل اصلی اغتشاشات روز عاشورا معرفی کرده‌اند.

نماینده مردم کرمانشاه همچنین به خبرگزاری مهر گفته است که چهار عضو یک گروه مارکسیستی و نیز تعدادی بهایی در اغتشاشات روز عاشورا دست داشته‌اند.

حسین باستانی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی مقیم فرانسه می‌گوید، اطلاعات وزرات‌خانه‌ای را که فردی همچون حیدر مصلحی بر مسند آن نشسته است نباید جدی گرفت: «اساسا شما در وزارت اطلاعات آقای حیدر مصلحی انتظار نداشته باشید که هیچگونه اطلاع‌رسانی حتی در داخل حکومت جدی گرفته شود. آقای مصلحی که حتی یک روز هم سابقه کار اطلاعاتی و امنیتی نداشتند و یک راست از سازمان اوقاف و امور خیریه آمدند شدند وزیر اطلاعات، حتی در حلقه‌های امنیتی داخل حکومت هم حداقل تا این لحظه هرگز جدی گرفته نشدند. اطمینان داشته باشید که وقتی اطلاع‌رسانی در این حد انجام می‌دهند که حوادث روز عاشورا را هم منافقین هم توده‌ایها هم مارکسیست‌ها  هم سلطنت‌طلبان و هم بهایی ها با هم سازماندهی کردند، این قضیه‌ای نیست که کسی بتواند به لحاظ امنیتی جدی‌اش بگیرد».

دستگیری چند تبعه خارجی؛ تکرار سناریوی کلوتید ریس

هم زمان با انتشار خبر دیدار اعضای وزرات اطلاعات با نمایندگان مجلس در مورد وقایع عاشورا، خبرگزاری رویترز به نقل از تلویزیون دولتی ایران گزارش داد که چند تبعه خارجی در ارتباط با وقایع عاشورا دستگیر شده‌اند.

رویترز به نقل از حیدر مصلحی وزیر اطلاعات ایران گفته است که این افراد دو روز قبل از عاشورا به ایران سفر کرده‌اند. به گفته‌ی وی آنها قصد ایجاد جنگ روانی علیه رژیم ایران را داشته‌اند.

حسین باستانی معتقد است داستان دست داشتن اتباع خارجی در ناآرامی‌ها نیز داستان جدیدی نیست و حداکثر به موردی مثل کلوتید ریس فرانسوی ختم خواهد شد: «آن خارجیانی که تا به حال در ایران به جاسوسی و عملیات ضد امنیتی و امثال اینها متهم شده‌اند، دیگر آخر آن می‌شود در حد کلوتید رایس فرانسوی که یک دختر ۲۴ ساله‌‌ای است که جرمش این بوده که با موبایلش از تظاهرات در اصفهان عکس گرفته و آن را برای دوستان فرانسوی‌اش فرستاده. این کل آن چیزی‌ست که حتی در دادگاهش عنوان  شده. تازه اینها مواردی هست که اطلاع رسانی شده و اعلام کردند و ابایی هم نداشتند که مورد را به دادگاه بکشانند. حالا این اطلاع رسانی مبهم که البته شوخی‌ست».
این روزنا‌مه‌نگار همچنین اضافه می‌کند که انتشار این گونه اخبار تنها برای بدنام کردن موسوی و کروبی است تا بگویند این افراد از خارج ایران حمایت می‌شوند.

برخورد بدون ارفاق با دستگیرشدگان عاشورا را باید جدی گرفت

از سوی دیگر دادستان تهران اعلام کرده که با دستگیرشدگان وقایع عاشورا بدون ارفاق برخورد خواهد شد.

عباس جعفری دولت‌آبادی که روز دوشنبه ۱۴ دی ماه در یک کنفرانس خبری شرکت می‌کرد، اعلام کرد: «اتهامات بازداشت‌‌شدگان حوادث روز عاشورا اقدام علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور است و با محکومان به شدت برخورد خواهد شد».

دادستان تهران ادامه داد: «بامتهمان حوادث قبل از عاشورا زیاد سخت‌گیری نمی‌شد و حتی سیاست ما ارفاقی بود اما با متهمان حوادث روز عاشورا و بعد از آن به عنوان جرایمی علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور برخورد می‌شود و دیگر سیاست ارفاقی جایگاهی ندارد و با محکومان به شدت برخورد خواهد شد».

حسین باستانی می‌گوید با توجه به رفتارهای قبلی حکومت، هیچ بعید نیست که از این پس برخوردهای شدیدتری با دستگیرشدگان و مخالفان صورت گیرد: «اصولا هروقت که صحبت از برخورد شدیدتر می‌کنند، شما هیج انتظاری نداشته باشید جز برخورد غیرقانونی‌تر و نامتعارف‌تر یعنی الگوی رفتاری حکومت کم کم دارد به الگوی رفتاری یک باند تبهکار تبدیل می شود. به جای دستگیری عادی در خیابان، افراد را می‌رباید، به جای تفتیش عادی منزل که می‌شود آن را در ساعات اداری و در روز انجام داد می‌بینیم که ساعت ۳ نیمه شب به خانه مردم می‌ریزند. به جای اینکه مثل سابق پلیس با باتوم و ابزارهای ضد شورش به مردم حمله کند، دیگر الان الگوی رفتاری‌اش شبیه باندهایی شده که در خیابان مردم را می‌زنند و پلیس در خیابان مردم را زیر می‌گیرد. منظور از کل قاطعیتی که نظام دارد از آن سخن می‌گوید، اینگونه رفتارهای غیر متعارف است و البته وقتی که در بیرون و در جامعه اینگونه رفتارها را انجام می‌دهند حدس زدنش مشکل نیست که در داخل زندان های بسته چه بر سر مردم می‌آورند».

این اخبار و نقل‌قولها در حالی منتشر می‌شود که چند روز پیش مقامات امنیتی از صدور حکم اعدام برای سه تن از بازداشت‌شدگان اخیر سخن گفتند. به نظر آقای باستانی اجرای چنین احکامی نیز در شرایط فعلی بعید نیست: «به نظر من کاملا امکانش وجود دارد که اینجور احکام صادر شود به این خاطر که فضای کشور فضایی هست که حکومت چنین احکام تند و تیزی را می‌طلبد و وقتی فضای کلی سیاسی به این شکل باشد، قضاتی هم در داخل دستگاه قضایی هستند که از این فضا تبعیت کنند و آنچه مورد میل حکومت هست را انجام دهند و البته مطمئن هم هستند که به خاطر عدم رعایت قانون، برخوردی با آنها نخواهد شد».

تداوم دستگیری فعالان سیاسی، دانشجویی و توقف فعالیت نهضت آزادی

آيت‌الله بيات زنجاني:

سلام:همه مقلّدان آيت‌الله صانعي در پیروی از فتاوای ایشان مأجور می‌دانم و یقین دارم که بدرفتاری‌هاي اخیر علیه برخی مراجع تقلید و نهادهای مستقل حوزوی مانند مجمع محققین و مدرسین حوزه که در خوشبینانه‌ترین حالت ناشی از جمود و کج فهمی است.
جمعي ازطلاب و روحانيون آذري زبان حوزه علميه طي استفتايي از آيت‌الله بيات زنجاني در خصوص مسائل جاري كشور از وي خواستار ارائه نظراتشان شدند.
به گزارش پايگاه خبري-راهبردي سلام،متن اين استفتا و پاسخ آيت الله بيات زنجاني بدين شرح است
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مکرّم مرجع بزرگوار حضرت آیت الله  بیات زنجانی
با سلام و تحیّت
اخیراً شاهد اتفاقات ناگواری از قبیل وقایع تلخ روز عاشورا، حمله به حسینیه جماران و از طرفی موضع گیری‌های افراطی و سیل تهمتها و تخریبها در برابر علما و مراجع روحانی آزاد اندیش و مستقل هستیم که نمونه‌ای از آنها پس از ارتحال حضرت آیت الله منتظری(ره) رخ داد و پس از هجمۀ ناجوانمردانه به مجمع محققین و مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، امروز می‌بینیم که یکی از نهادهای مستقر در حوزۀ علمیه سخن از عدم صلاحیت حضرت آیت الله صانعی برای مرجعیت می‌گویند. مستدعی است نظر مبارک خود را در این زمینه مرقوم فرمایید. أدام الله عزّکم.
جمعی از طلاب و روحانیون آذری زبان حوزه علمیه

 بزرگترین افتخار برای جامعه شیعی  ایران، وجود مبارک حضرت امام حسین(ع) است و هیچ انسان عاقل و آزاده ای بر خود اجازه ورود و هتک حرمت به ساحت آن حضرت را نمی دهد و بر فرض وجود اقداماتی که نقل می شود، باید با هتاکان و هجمه کنندگان و آمران و مباشران قتل عده ای از هموطنان مظلوممان در جریان عزاداری حسینی ، اشد برخوردها صورت گیرد. 
از طرف دیگر این موضوع قابل تاکید است که روحانیت و مرجعیت شیعه در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود وامدار هیچ گروه و نهاد دولتی، حکومتی و رسمی نبوده و به یاری خداوند متعال پس از این هم نخواهد بود. یگانه پشتیبان مرجعیت دینی هم پس از خداوند تبارک و تعالی، مردم و عموم مؤمنان و متشرعان هستند. مجرای تأیید اجتهاد یک فقیه شیعی نیز روندی مشخص دارد که در بطن حوزه‌های علمیه شکل گرفته است و بحمدالله ردّ این صلاحیت هم وابسته به نظر یک ارگان یا نهاد فکری یا سیاسی خاص حوزوی و غیر حوزوی نیست.
اینجانب ضمن تأکید مؤکّد بر شأن و منزلت اجتهادی و فقهی مرجع عالیمقام حضرت آیت الله صانعی- ایّده‌الله‌تعالی-  همۀ مقلّدان ایشان را در پیروی از فتاوای ایشان مأجور می‌دانم و یقین دارم که بدرفتاری‌ها و کج خلقی‌های اخیر علیه برخی مراجع تقلید و نهادهای مستقل حوزوی مانند مجمع محققین و مدرسین حوزه که در خوشبینانه‌ترین حالت ناشی از جمود و کج فهمی است، راه به جایی نخواهد برد و نتیجه‌ای خلاف انتظار بانیان آن به بار خواهد‌آورد. امیدوارم بدانند که نتیجۀ این قبیل مواضع، تضعیف حوزه‌های علمیه است.
حقیقتاً معتقدم که بهترین نمونۀ مرجعیت مستقلّ دینی در روزگار ما هم خود امام خمینی-رضوان‌الله‌تعالی علیه- بود که همواره خاری در چشم متحجّران، کج اندیشان و خشک مغزان زمان خود بود و هنوز هم عدّه‌ای می‌کوشند تا به انحاء گوناگون از او، بازماندگان و همفکرانش انتقام بگیرند.

مى خواهند يکی يکى هتک کنند ، نوبت همه تان شايد برسد

برنامه خود امريکاييها و انگليسيها اين است که اشخاص صحيح را به اسم انگليسى و به اسم امريکايى ضايعش کنند، چون مى دانند خودشان ضايع هستند! مى دانند ملت پيش آنها چه جور هست اسم انگليسى...مع الاسف بعض از اشخاص هم که حسن نيت دارند، سوءنيت ندارند، باورشان مى آيد و آنها هم مى گويند اين مطلب را، بدون اينکه بررسى بکنند... فردا به شما هم مى گويند به آنها هم مى گويند، تا کى نوبت ما هم برسد!مسئله اينطورى است.
حضرت امام خمینی (ره) در 20 مهر 1358 ، در دیدار جمعی قضات کشور در شهر قم، سخنانی داشته اند درباره شیوع فضای تهمت به افراد و در این باره هشدارهایی داده اند که می توان از آن به عنوان بیاناتی تاریخی و راهگشا نام برد.به گزارش سلام‏، ایشان در بخش نخست سخنان خود ، به حیثیت افراد - ولو مجرمین -اشاره می کنند و تاکید دارند که حتی در اجرای حدود الهی نیز ، نباید تعجیل کرد چه ان که اثبات برخی جرائم مستوجب حد ، مانند زنا ، بسیار مشکل است و حتی اگر فرد مرتکب ، بدان اقرار نیز نمود ، تا 4 بار حتی به اقرار خودش نیز ترتیب اثر داده نشود.
امام(ره) در همین باره می فرمایند: يکى از علماى شيراز، علماى محترم شيراز، به من کاغذ نوشت - ديروز، پريروز بود - نوشته بود که در اين دادگاهها و در اين چيزها راجع به اين مسائل، مثل مسائل فحشا، خيلى زود حد زده مى شود و ملاحظه حدود و جهات شرعى اش نمى شود، و شما يک فکرى بکنيد.
خوب، حالا که آقايان تشريف دارند اينجا، بهترين موقعيت حالاست که ما بگوييم که اينطور امور را سرسرى نگيريد.

يا از باب اينکه اين امور مربوط به انقلاب نيست، گوش نکنيد به حرف و کنار برويد، هيچ کارى به آن نداشته باشيد.
يا اگر مبتلا شديد، روى موازين شرع، به آنطورى که شارع مقدس فرموده است، نه اينکه حالا چون انقلاب است ما هرکس را دلمان خواست بزنيم، هر کس را دلمان خواست شلاق بزنيم، هر کس را دلمان خواست حبس بکنيم، هر کس را دلمان خواست خداى نخواسته اعدام بکنيم.
مسئله اينها نيست، مسئله اعراض (جمع عرض=آبرو) مسلمين است که بايد حفظ بشود اين اعراض، مجرد اينکه يکى آمده مى گويد که فلان، فلان کار را کرد، خوب، اولا اين عادلاست که اين را مى گويد؟ بيست نفر هم بگويند اعتنا نمى شود کرد.
بايد عادل باشد، روى موازين شرع عدالت داشته باشد، تا اينکه از او شهادت قبول بشود.

امام (ره) در ادامه راجع به عملکرد پلیس نیز این گونه می فرمایند:لزوم عمل مامورين انتظامى بر طبق موازين همچو نباشد که خداى نخواسته هر که هرکارى کرد، يا هر که هر چه شنيد، فورا پاسبان برود دم در خانه اش! پاسبانها نبايد بروند خانه مردم، مگر با دستورى که از طرف دادستان، از طرف دادگاه صادر مى شود.
روى موازين شرعيه ، رفتن در حرز مردم خلاف شرع است.

اهانت کردن به يک آدمى ، ولو اين آدم هم خودش يک آدم مخالف مثلا چه باشد، باز حق اهانت نيست.
اين حق است که جزايش را به او بدهند، ديگر اهانت چرا به او بکنند؟ رفتن منزل، به خانواده اش تعرض کردن، به بچه هايش تعرض کردن، اينها امورى است که نبايد بشود.
ما مى خواهيم اسلام باشد، ما نبايد يک کارى بکنيم که بگويند که دادگاهها در زمان طاغوت هم اين کارها را نمى کردند! خوب، به ما مى گويند اين حرفها را، ما چه مى دانيم.
حضرت امام (ره) در ادامه می فرمایند:بايد همه - چه قضات، چه دادستانها، چه پاسبانها، چه پاسدارها، و چه کميته ها - همه اينها بايد روى موازين شرع عمل بکنند. البته پاسدار، حق ندارد بدون اينکه قاضى يا فرض کنيد دادستان اجازه به او بدهد کارى بکند.وقتى هم به او امر کرد، بايد انجام بدهد، حق ندارد تخلف بکند.هرج و مرج نبايد باشد حالا.
نفى هرج و مرج در انقلاب حالا که ما انقلاب کرديم بايد هرج و مرجى باشيم؟! خوب، انقلاب کرديم، انقلاب که نبايد هرج و مرج باشد.انقلاب روى موازين اسلام بايد باشد.
نبايد ما يک کلمه انقلاب بگذاريم و هر کارى دلمان مى خواهد بکنيم بگوييم که انقلابى است! انقلابى يعنى چه ؟ مگر اسلام عوض مى شود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است.
شما يک قدرت طاغوتى را کنار گذاشتيد، حالا اسلام را مى خواهيد پياده بکنيد، احکام اسلام را مى خواهيد پياده بکنيد، بايد با تمام احتياطات لازم، با تمام دقتهاى لازم، در اين امور بررسى بشود يکوقت يک بيگناهى خداى نخواسته ، روى يک مقاصدى که يک کسى ممکن است داشته باشد بيايد تهمت به او بزند، خداى نخواسته يک آدم بيگناهى چى بشود.
و امروز هم همينطور که ملاحظه مى کنيد روز تهمت است! من نمى دانم چه جور شده است که هر که به هرکس دلش مى خواهد هر چى مى گويد! نمى داند که تهمت زدن به مؤمن جزايش چه هست پيش خدا.
نمى داند غيبت کردن از مؤمن چى هست.نمى داند که هتک حرمت مؤمن، هتک حرمت اللّه است، اينها را نمى دانند.
هر که هر چه دلش مى خواهد، حالا به هر کس، نه به يک نفر، نه به دو نفر، به اشخاص متقى تهمت مى زنند! خوب، البته يک دسته هم هستند که مى خواهند تهمت بزنند.
امام خمینی (ره) در ادامه فرمایشات تاریخی خود ادامه می دهند: يک نفر آدمى راکه من بيست و چند سال است از نزديک مى شناسم، او پيش من درس خوانده ، با من معاشر بوده ، من همه چيزش را مى دانم، حالا افتادند به جان مثل آقاى دکتر بهشتى.
آقاى دکتر بهشتى را از او مى ترسند اينها، براى اينکه يک فرد لايقى است، و اينها نمى خواهند اينطور افراد باشند، مى خواهند يکی يکى هتک کنند نوبت همه تان شايد برسد! يکى يکى، هر کس را يک جايى ببينند، يک کارى انجام مى دهد مى خواهند هتک حرمتش بکنند، يا ساقطش بکنند.
خوب، اين مردمى که براى اسلام کار از آنها مى آيد يکىيکى را کنار بگذارم، کنار بگذارند، و همه را خلع سلاح بکنند، آن وقت کى ديگر باقى مى ماند؟
حضرت امام (ره) درباره تاثیرات این تهمت ها نیز می فرمایند: مع الاسف در بين جوانهاى ما هم اشخاصى هستند زودباور.
به مجرد اينکه مى گويند فلانى بله ، امريکايى است، مى بينيم که يک عده از جوانها هم باورشان مى آيد که امريکايى است! فلانى انگليسى است.

برنامه خود امريکاييها و انگليسيها اين است که اشخاص صحيح را به اسم انگليسى و به اسم امريکايى ضايعش کنند، چون مى دانند خودشان ضايع هستند! مى دانند ملت پيش آنها چه جور هست اسم انگليسى...مع الاسف بعض از اشخاص هم که حسن نيت دارند، سوءنيت ندارند، باورشان مى آيد و آنها هم مى گويند اين مطلب را، بدون اينکه بررسى بکنند... فردا به شما هم مى گويند به آنها هم مى گويند، تا کى نوبت ما هم برسد! مسئله اينطورى است.
مى خواهند اينها اصلا خلع سلاح کنند ما را.يکى يکى کنار بروند، کنار بروند، کنار بروند، چه بماند؟ آنها بمانند که مفسدند و فاسد هستند.هشدار به جوانان و ملت ايران اينها بايد ملاحظه بشود.ملت ايران بايد بدانند اينها را که يک اشخاص مفسد آمدند.
جوانهاى دانشگاهى بدانند اين معنا راکه اينهايى که در دانشگاه مى آيند تبليغات سوء مى کنند واز اشخاص مثلا محترم آبروريزى مى کنند نظر سوء دارند.

عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، اکبر گنجی، محسن کدیور و عطاء الله مهاجرانی بیانیه ی ده ماده ای مشترکی منتشر کردند ...




شش ماه پیش میلیون ها نفراز مردم ایران به خیابان ها آمدند تا حق پایمال شده خود در انتخابات خیانت آلود را مطالبه کنند و به تحقیر و توهین مستمر ملت توسط حکومت اعتراض نمایند. دستگاه های امنیتی و نظامی به این مطالبات آرام و مسالمت آمیز، با خشونت و قساوت پاسخ دادند و کوشیدند از حضورمردم در فضای عمومی جلوگیری کنند و جنبش سبز را مرتبط با کشورهای بیگانه و سیاست دولت های غربی معرفی کنند.
تمامیت طلبان تصور می کردند با سرکوب خونین این قیام قانونی، می توان حرکت اعتراضی مردم را همچون گذشته متوقف کرد، اما به رغم همه محاسبات، آتش آگاهی افروخته تر و آهنگ اصلاحات رساتر شد و جنبش را روز به روز بالنده تر و بارورتر ساخت.
درگذشت فقیه عالیقدر آیت الله منتظری که در پنج دهه گذشته، به خصوص شش ماهه اخیر از حقوق اساسی ملت دفاعی جانانه کرده بود و اینک در حساس ترین شرایط آنان را ترک می کرد، چون "رهبر معنوی جنبش" درخشید و جان تازه ای به جنبش بخشید و ظلم هائی که بر او رفته بود زبانه های خشم ملت را در آستانه ماه محرم، ماه حق طلبی و قیام علیه استبداد و ستم، بلندتر کرد. اعتراضات مردم، طبق سنت طولانی تاریخ در فرهنگ تشیع، در روز عاشورا به اوج خود رسید و ملت آگاه با درس گرفتن از پیام حسینی ظلم زمانه را نشانه گرفت.
استبداد دینی که مشروعیت خود را با خشونت و کشتار مردم در روز عاشورا پاک از دست داده بود، از ترفندی نخ نما شده برای تحریک احساسات دینی مردم استفاده کرد و به کمک صدا و سیمای دولتی و بسیج همه نیروهای تحت فرمان کوشید صحنه قیام را وارونه کرده جنبش سبز را متهم به توهین به مقدسات و انکار اعتقادات دینی نماید و با آماج حمله قرار دادن رهبران و چهره های شاخص جنبش سبز و دستگیری احتمالی آنان، این حرکت را به گمان خود به کلی خاموش سازد.
پوشیده نیست که بخشهای افراطی حاکمیت ایران به این دلیل به خونریزی و خشونت متوسل می شوند که خود را فاقد پایگاه وسیع اجتماعی و آینده امن می دانند. آنها می خواهند رویارویی نهایی و "روز واقعه "را تسریع کنند تا هم نیروهای مردد درون حاکمیت را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند، هم نیروی عظیم مردمی و خواستاران دموکراسی و حقوق مدنی و سیاسی را به شورشیانی خشونت ورز تقلیل دهند.
عملکرد این رژیم، اقشار بسیار متنوعی از جوانان، زنان، گروه های قومی و مذهبی، روشنفکران، روحانیون، دانشگاهیان، کارگران و فعالان سیاسی را به شدت آزرده کرده است. گفتمان "توطئه دشمن" که ولی جائر در طول ۲۰ سال گذشته ترویج و از طریق آن دشمن سازی و ایجاد تفرقه میان ملت می کند (مثل: مطبوعات پایگاه دشمن اند، روشنفکران مزدوران دشمن اند، جنبش سبز توطئه رنگی دشمنان برای براندازی است)، بخش عظیمی از ملت را به جبهه ی دشمن تبدیل کرده که سازمان های سرکوب باید تکلیف آنان را یکسره کنند.
کینه و نفرتی که در سی سال گذشته در سطوح مختلف جامعه انباشته شده، بسیار عمیق و ریشه دار است. این نارضایتی ژرف توان تخریبی عظیمی دارد که در صورت فوران، موج گسترده ای از خشونت را در سطوح مختلف جامعه ایران دامن خواهد زد.
افراطیون حاکم بر دستگاه های سرکوب، تعلق خاطری به ایران ندارند و نگران ریخته شدن خون هزاران ایرانی هم نیستند. آن ها به اقلیت بسیار محدودی از جامعه ی ایران اتکا دارند و تنها ضامن بقای شان اسلحه، شکنجه و ارعاب مردم است. تخصص آن ها خشونت است و خشونت را به مهمترین ابزار نزاع های سیاسی تبدیل کرده اند.
خشم و خشونتی که امروز شاهد آنیم، اگر به زبان اصلی سیاست در ایران تبدیل شود، عقلانیت و دموکراسی و تحقق آزادی های مدنی و سیاسی را به حاشیه خواهد راند. زمامداران خودکامه البته کوشش میکنند خشونت را به تظاهرات مسالمت آمیز و پرشکوه میلیون ها ایرانی آزادیخواه تزریق کنند تا چهره دموکراتیک جنبش مخدوش شود، ولی ملت نباید فریب خورده و وارد بازی سازمان های نظامی امنیتی شود.
جنبش سبز ایران در لحظه ی حساس کنونی به طرح مطالبات مشخص و مقدور، طولانی کردن فرآیند اعتراض و جلب مشارکت گسترده اقشار متنوع جامعه در تعیین سرنوشت خود نیاز دارد.    
این جنبش به عنوان جریانی که نگران آینده ی کشور و سرنوشت آن است، باید برتری اخلاقی خود را بر زورگویان و شکنجه گران، همان طور که تاکنون نشان داده، ادامه دهد. در این شرایط وظیفه ی مردم آگاه، جوانان فداکار و نیروهای سیاسی، ترسیم مسیر آینده ی جنبش و تدوین خواست های مشخص سیاسی است تا مدارا و مسالمت را جایگزین خشونت تحمیل شده از سوی سرکوبگران کند.

هموطنان گرامی،
جنبش سبز ایران مدافع تمامیت ارضی ایران، مخالف حمله ی نظامی به کشور، مخالف دخالت بیگانگان در تعیین سرنوشت مردم ایران و نگران تحریمهای اقتصادی زیانمند به حال ملت ایران است. این جنبش، مسالمت آمیز و ضدخشونت است. نزاع جنبش با اقتدارگرایان، نزاع بر سر رعایت حقوق بشر و گردن نهادن به خواست های دموکراتیک مردم، تحقق جامعه مدنی، مدارای دینی، به رسمیت شناختن تکثر و تنوع در فضای سیاسی کشور و بالاخره نفی ولایت جائر است.
ما به عنوان بخش کوچکی از جنبش سبز سراسری مردم ایران بر این باوریم که در مرحله ی کنونی مهمترین مطالبات جنبش را می توان به قرار زیر اعلام و بر مبنای آن تحرک آینده ی جنبش و مناسبات آن با حاکمیت را تنظیم کرد. بخشی از این خواسته ها را آقای میر حسین موسوی در بیانیه هفدهم خود آورده است که با توجه به تنگناهای سیاسی داخل کشور جنبه حداقلی دارد. ما ضمن حمایت کامل از مواضع رهبران جنبش در داخل کشور (موسوی، کروبی و خاتمی) روایت خود را از خواسته های بهینه جنبش سبز مردم ایران در این مرحله به شرح ذیل اعلام می کنیم:

۱- استعفای آقای محمود احمدی نژاد و برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری تحت نظارت نهادهای بی طرف، لغو نظارت استصوابی، تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات با شرکت نمایندگان مخالفان و معترضان به منظور تدوین ضوابط برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه.

۲- آزادی کلیه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی و بررسی شکایات موارد مربوط به آزار، شکنجه و کشتار معترضان در ماه های اخیر در دادگاه های علنی با حضور هیأت منصفه و برخورداری از وکیل غیرتحمیلی؛ و جبران خسارات وارده به قربانیان سرکوب های اخیر و خانواده ی آنان.

٣- آزادی کلیه رسانه ها اعم از مطبوعات و رسانه های صوتی تصویری و مجازی، رفع سانسور و توقیف از کلیه ی نشریات توقیف شده، گسترش کانالهای تلویزیونی غیردولتی و ماهواره ای، رفع ف ی ل ت رینگ از اینترنت، امکان دسترسی آسان به رسانه های فوق الذکر، تصفیه رادیو وتلویزیون از دروغ پردازان و تشنج آفرینان.

۴- به رسمیت شناختن حق فعالیت قانونی احزاب سیاسی، جنبش دانشجوئی و زنان، NGO ها و نهادهای مدنی، اتحادیه های مستقل کارگران و کارمندان، و حق تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی.

۵- استقلال دانشگاهها، سپردن امور دانشگاهها به شیوه دموکراتیک به دست دانشگاهیان، خروج نیروهای نظامی و شبه نظامی از دانشگاه ها و انحلال شورای غیرقانونی عالی انقلاب فرهنگی.

۶. محاکمه عاجل شکنجه گران، قاتلان، آمران و عاملان جنایات گذشته بویژه چند ماه اخیر.

۷. استقلال قوه قضائیه از طریق انتخابی کردن ریاست آن، انحلال دادگاههای ویژه غیرقانونی، تصفیه قوه قضائیه از قضات ناعادل و گوش بفرمان، برحذرداشتن مقامات قضائی از ایراد خطابه های سیاسی و اجرای منویات مقامات مافوق (دادگاههای فرمایشی) بجای اجرای بیطرفانه و عادلانه قانون.

٨. خروج نیروهای نظامی انتظامی امنیتی از قلمرو سیاست و اقتصاد و فرهنگ، و اکتفا به وظایف حرفه ای.

۹. رعایت استقلال اقتصادی و سیاسی حوزه های علمیه و دولتی نشدن روحانیت. استخدام نکردن تریبون نمازهای جمعه برای صدور احکام خلاف شرع و قانون (از قبیل محارب، مفسد فی الارض، مرتد و باغی).

۱۰. انتخابی کردن، نقدپذیر و پاسخگو کردن همه متصدیان رده اول کشور و محدود کردن دوره تصدی آنان.

نپذیرفتن این خواستهای بهینه جنبش سبز، و افزودن سرکوب و ارعاب نه تنها ما را از بحران عبور نخواهد داد، بلکه ایران را در بحران عمیق تری فرو خواهد برد، و تبعات سهمگینی از پی خواهد آورد، که مسئولیتش با "صاحب ولایت مطلقه" است.

سیزدهم دی ماه ۱٣٨٨، سوم ژانویه ۲۰۱۰

عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش، اکبر گنجی، محسن کدیور، سید عطاء الله مهاجرانی

۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

جامعه بهائیان: ۹ بهائی در ایران دستگیر شده اند

جامعه بهائیان: ۹ بهائی در ایران دستگیر شده اند

جمهوری اسلامی ایران بهائیت را به رسمیت نمی‌شناسد
خبرها از ایران حاکی است که تعدادی از شهروندان بهایی در تهران بازداشت شده اند. بنا به این گزارش‌ها در ساعات اولیه روز یکشنبه، ۱۳ دی (۳ ژانویه) ماموران امنیتی آنها را در محل سکونت شان دستگیر کرده اند.
کمیته گزارشگران حقوق بشر ایران در گزارشی خبر داده است که صبح یکشنبه ۱۳ نفر از بهائیان در ایران دستگیر شده اند، اما دیان علایی، نماینده جامعه بهائیان در سازمان ملل خبر دستگیری ۹ نفر از ایرانیان بهائی را تائید می کند.
خانم علایی در گفت و گویی با بخش فارسی بی بی سی گفت که جامعه بهائیان فقط می تواند دستگیری ۹ نفر از بهائیان را تائید کند.
بابک مبشر، لقا مبشر، نگار ثابت، ژینوس سبحانی، آرتین غضنفری، نسیم بیگلری، سعید روحانی، مهران روحانی و پیام فنائیان ۹ نفری هستند که جامعه بهائیان از دستگیری آنها اطمینان دارد.
به گفته خانم علایی، علت این بازداشت ها مشخص نیست، اما این نگرانی وجود دارد که دستگیرشدگان را به نقش داشتن در بروز ناآرامی های روز عاشورا در ایران متهم کرده باشند.
خانم علایی نقش داشتن بهائیان را در اعتراضات خیابانی در روز عاشورا رد می کند، اما می گوید است که ممکن است حکومت ایران با این بهانه به سرکوب بیشتر پیروان این آئین در ایران دست بزند و وضعیت هفت رهبر بهائیان ایران را که در زندان به سر می برند، بغرنج تر کند.
این هفت نفر به نام های فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم و مهوش ثابت، که عضو گروهی بنام "یاران" و سرپرست جامعه بهائیان ایران هستند، نزدیک به دو سال است که در زندان به سر می برند و بارها برگزاری دادگاه آنان به تعویق افتاده است.
مقام های قضایی ایران این هفت بهایی را به جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام متهم کرده بودند.
"جامعه جهانی بهائی" و خانواده های این هفت نفر این اتهام ها را بی اساس می دانند.
جمهوری اسلامی ایران بهائیت را به رسمیت نمی شناسد و بهائیان در ایران در سال‌های پس از انقلاب با مشکلات فراوانی رو به رو بوده اند.

حتمال محاکمۀ کروبی، موسوی و خاتمی قوت گرفت


به قلم : ناصر اعتمادی
تاریخ انتشار مقاله  03/01/2010 به روز شده  03/01/2010 12:41 TU
دو تن از شخصیت های مطرح اصولگرایان سنتی، محمد رضا باهنر، معاون رئیس مجلس ایران، و مرتضی نبوی، عضو جامعه اسلامی مهندسین ایران خواستار محاکمۀ رهبران اعتراض های جاری، آقایان میرحسین موسوی، محمد خاتمی و مهدی کروبی شدند و در عین حال بیانیۀ هفده میرحسین موسوی را که در آن پیشنهاداتی برای "آشتی ملی" و خروج کشور از بحران داده شده "فتنه ای دیگر" به منظور براندازی نظام اسلامی ایران توصیف کردند.
این دو شخصیت مهم اصولگرا در عین حال، اظهارات علی اکبر هاشمی رفسنجانی در مشهد و نامۀ وی را به رهبر جمهوری اسلامی "بسیار بد و تردیدآمیز" دانستند  که، به اعتقاد آنان، "در دامن زدن" به آنچه "فتنه" نامیده اند نقش مهمی داشته است. با این حال، محمدرضا باهنر تصریح کرده است که رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای، با محاکمۀ علی اکبر هاشمی رفسنجانی موافق نیست و از او نقل کرده است : "باید به سمتی برویم که هزینه هایی که به نظام تحمیل می شود را به حداقل برسانیم."
محمدرضا باهنر، دبیر کل جامعۀ اسلامی مهندسین و معاون پارلمان ایران تصریح کرده است که از نظر نظام "تکلیف سران فتنه" یا در واقع رهبران اعتراض های جاری "روشن است"، ولی همزمان تأکید کرده که از نظر وی "اینکه امروز هزار نفر خائن پیدا کرده و بعد محاکمه کنیم و دور میدان جمع کنیم راه حل درستی برای حل مشکل کنونی کشور نیست."
گر چه محمدرضا باهنر اشاره ای به اسامی کسانی که وی "سران فتنه" نامیده، نکرده، اما مرتضی نبوی، دیگر عضو جامعۀ اسلامی مهندسین به صراحت گفته است "منظور از این افراد آقایان محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی هستند."
مرتضی نبوی اضافه کرده است که میرحسین موسوی "حتماً خارج از نظام است و بعید است که توفیق توبه پیدا کند"، هر چند همو اضافه کرده  که اگر هم این سه تن، یعنی آقایان موسوی، خاتمی و کروبی توبه نکنند "منزوی خواهند شد و در صورت لزوم نظام آنها را محاکمه خواهد کرد."
محمدرضا باهنر در اظهارات جداگانه خود در این مورد گفته است که محاکمۀ میرحسین موسوی از احتمالات است که انجام در صورت نیاز به تشخیص نظام اسلامی خواهد بود. ولی او تصریح کرده است که در صورت محاکمه میرحسین موسوی اعدام نخواهد شد. به بیان او : "سر دادن شعار اعدام باید گردد در مورد آقای موسوی ضرورتی ندارد."
محمدرضا باهنر در جای دیگری از اظهارات خود نوشته است که در میان اصولگرایان یا به تعبیر او "دوستان انقلاب" اکنون دو نوع تحلیل وجود دارد : یک تحلیل متعلق به کسانی است که وقایع عاشورا را "فرصتی برای نظام اسلامی"  می دانند که به موجب آن "محاصره را تنگ و مخالفان را سرکوب کند" و تحلیل دیگر متعلق به کسانی است که معتقدند امروز "روز انتقام است و باید ببینیم چطور می توانیم با هر کسی که زمانی مشکل داشته ایم تسویه حساب کنیم."
در واقع، تنها راه حل حکومت اسلامی در مواجهه با مخالفان خود "سرکوب" است و "اختلاف" تنها بر سر دامنه و شدت آن است.
مرتضی نبوی با اشاره به موضعگیری اخیر علی اکبر هاشمی رفسنجانی علیه اعتراض های مردم در عاشورای تهران که به تبعیت از موضع رسمی قدرت از آنها با عنوان "هتک حرمت عاشورا" یاد نمود، افزوده است : "اگر چه این موضعگیری خوب بوده است، اما در این مدت آقای رفسنجانی نوسانات زیادی" در موضعگیری داشته که به اعتقاد مرتضی نبوی به دلیل اعمال فرزندان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که مالاً خود "وی را در درون فتنه قرار داده و باصطلاح "عاقبت به خیر" نکرده است.
مرتضی نبوی در جای دیگری از اظهاراتش با اشاره به نامۀ محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، به رهبر جمهوری اسلامی ایران که در پی انتشار پیشنهادات میرحسین موسوی برای آشتی ملی نوشته شد گفته است : محسن رضایی در تهیه این نامه بی دقتی و شتابزدگی از خود نشان داده و می کوشد "همانند عده ای دیگر روی اقدامات صورت گرفته علیه نظام و امنیت آن سرپوش بگذارد و یا آنها را توجیه نماید." محسن رضایی در نامه ای که اخیراً به رهبر جمهوری اسلامی ایران نوشت از او خواست که با توجه به عقب نشینی میرحسین موسوی یا در واقع سکوت او در مورد نتیجۀ انتخابات دهم ریاست جمهوری در بیانیه هفدهم اش تلاش و توصیه هایی را برای کاهش از تنش های سیاسی در دستور کار قرار دهد.
میرحسین موسوی در نخستین بیانیه ای که پس از وقایع عاشورای تهران منتشر کرد پیشنهادات پنجگانه ای را برای خارج کردن کشور از بحران و زمینه سازی یک "آشتی ملی" ارایه نمود و در آن پیشنهادات به ابطال انتخابات دهم و برگزاری انتخابات جدید ریاست جمهوری که خواست ابتدایی معترضان و تظاهرات شش ماه اخیر ایران بوده اشاره ای نکرد. این سکوت منشاء مجادلات گسترده ای در روزهای اخیر از هر سو بوده است

پاریس : حکومت ایران مسئول امنیت رهبران مخالفان است

فرانسه/ایران

پاریس : حکومت ایران مسئول امنیت رهبران مخالفان است

به قلم : ناصر اعتمادی
تاریخ انتشار مقاله  31/12/2009 به روز شده  31/12/2009 12:43 TU
ساختمان وزارت امور خارجۀ فرانسه
ساختمان وزارت امور خارجۀ فرانسه
فرانسه به مقامات ایران هشدار داد که مسئول امنیت رهبران مخالفان این کشور هستند.
یک سخنگوی وزارت امور خارجۀ فرانسه با اشاره به برخی اخبار مربوط به تهدید جانی مهدی کروبی و میرحسین موسوی اعلام کرد که از نظر دولت پاریس مقامات ایران مسئول تأمین امنیت این دو تن هستند.
سخنگوی وزارت امور خارجۀ فرانسه سپس از مقامات حکومت اسلامی ایران خواسته است که هر چه سریعتر به فراخوان جامعۀ بین المللی پاسخ مثبت دهند و از طریق گفتگو و رعایت حقوق اساسی و معاهدات بین المللی که ایران از امضاکنندگان آنهاست راه حل سیاسی برای بحران داخلی خود بیابند.
در پی رویدادهای خونین عاشورای تهران و دیگر شهرهای ایران تهدید مرگ علیه رهبران معترضان، مهدی کروبی و میرحسین موسوی، شدت گرفته است.
حجت الاسلام غلامحسین اژه ای دادستان کل جمهوری اسلامی در مذاکرات خود با نمایندگان مجلس که پشت درهای بسته صورت گرفته گفته است که پی گرد قانونی علیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی و دیگر رهبران اعتراض های جاری کشور آغاز شده است.
آیت الله عباس واعظ طبسی اخیراً رهبران اعتراض های جاری کشور را "محارب با خدا" لقب داده بود که به این عنوان از نظر وی مستحق اعدام اند

در اعتراض به حمله خونین به دانشگاه آزاد مشهد


در اعتراض به حمله خونین به دانشگاه آزاد مشهد: اعتراضات گسترده دانشجویی در دانشگاههای سجاد، فردوسی و علمی کاربردی مشهد

در اعتراض به حمله خونین روز چهارشنبه نیروهای لباس شخصی و انصار حامی دولت کودتا به دانشگاه آزاد مشهد، دانشجویان همه دانشگاه های مشهد در روز پنجشنبه تجمعاتی برگزار کردند.

در این تجمعات که صدها تن از دانشجویان مشهدی حاضر بودند، معترضان خواستار آزادی 210 دانشجوی بازداشتی دانشگاه آزاد مشهد، مشخص شدن دانشجویان زخمی دانشگاه آزاد که از این دانشگاه ربوده شده اند و محاکمه مهاجمان وحشی به این دانشگاه شدند.

گفتنی است دانشجویان همه دانشگاههای مشهد اعلام کرده اند که روز امروز شنبه و فردا یکشنبه تحصن خواهند نمود.

دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد روز چهارشنبه سعی داشتند مراسم سوم شهدای روز عاشورا را در صحن دانشگاه برگزار کنند که با حمله وحشیانه کودتاگران روبرو شدند.

در پی حمله وحشیانه نیروهای لباس شخصی و اراذل و اوباش انصار مشهد به تجمع دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه 210 دانشجو معترض این دانشگاه بازداشت و دهها تن از دانشجویان معترض این دانشگاه زخمی شدند.

فیلم گردهمائی دانشجویان دانشگاه غیر انتفاعی سجاد مشهد در روز پنجشنبه 10 دی:
http://www.youtube.com/watch?v=JEWaKv3y0B0
===========
گردهمائی با شکوه هزاران دانشجو دانشگاه آزاد شهریار در اعتراض به کشتار مردم در روز عاشورا

دانشجویان دانشگاه آزاد شهریار در اعتراض به کشتار مردم در روز عاشورا گردهمائی اعتراضی با شکوهی برگزار کردند.

چهارشنبه نهم دی هزاران تن از دانشجویان دانشگاه آزاد شهریار با در دست داشتن نماد های سبز وعکس هایی از رهبران جنبش سبز و شهدای جنبش در صحن این دانشگاه گردهمائی با شکوهی برگزار کردند.

دانشجویا معترض به دولت کودتایی احمدی نژاد شعار هایی نظیر " یا حسین میرحسین " ، " دولت کودتا استعفا استعفا " ، " برادر شهیدم خونت رو پس میگیرم " ، " مرگ بر دیکتاتور " و ... سر دادند.

گفتنی است هنگام برگزاری این گردهمائی نیروهای امنیتی و انتظامی و لباس شخصی حامی دولت کودتا با حضور در خیابان های اطراف دانشگاه ، دانشجویان معترض را محاصره کردند.

برخی از گزارشات ارسالی به خبرنامه امیرکبیر حکایت از بازداشت تعدادی از دانشجویان معترض دارد.

لینک فیلم های گردهمائی با شکوه دانشجویان دانشگاه آزاد شهریار:

http://www.youtube.com/watch?v=Sej7HDcUgD8&feature=player_embedded
http://www.youtube.com/watch?v=6X7eS7SK804&feature=player_embedded

خبرنامه امیرکبیر

 
بر پايه گزارشگران بي مرز ايران بزگترين زندان خبرنگاران و روزنامه نگاران در جهان است.

 هر گونه رويدادي را که ميبنيد وهمچنين عکس و ويدئوهای خود از اين رخدادها را بدرستی به يکی از رسانه های زير با تلفن يا دورنما يا ايميل هر چه زودتر بزبان فارسی بفرستيد تا به گوش مردم ايران و جهان برسد.

ايران پرس نيوز
نشانی ايميل: info@IranPressNews.com

http://www.iranpressnews.com/نشانی تارنما
----------------------------------------------
 روز
بولتن روزانه سیاسی - خبری ، تحلیلی و فرهنگی
نشانی ايميل readers@roozonline.com 
www.roozonline.comنشانی تارنما
-----------------------------------------------
 ایران ب ب ب - بدانیم، بیاندیشیم، بپاخیزیم

 نشانی ايميل: info@iranbbb.org
نشانی تارنما http://iranbbb.org/index.php
----------------------------------------------
راديو فردا
جمهوری چک، پراگ 
نشانی ايميل: info@radiofarda.com
Telephone: 00420- 221 124 113
Fax: 00420- 221 122 622
www.radiofarda.com/نشانی تارنما
 ---------------------------------------------
صدای آمريکا
 نشانی ايميل ankbut@voanews.com
www.voanews.com/persian/نشانی تارنما
http://twitter.com/voairan
 ------------------------------------------------
BBCفارسی
 نشانی ايميل:persian@bbc.co.uk
               pics.persian@bbc.co.uk

نمابر (فکس) : ۰۰۴۴۲۰۷۲۴۰۴۶۳۸
www.bbc.co.uk/persian/  نشانی تارنما

فیلترشکن برای دسترسی به مطالب و برنامه‌های بی‌بی‌سی فارسی

فيلتر شکن برای تماشای برنامه های تلويزيون فارسی بی بی سی به صورت آنلاين
فيلتر شکن برای تماشای برنامه های تلويزيون فارسی بی بی سی در ايران
فيلتر شکن برای دسترسی به متن و تصاوير وبسايت فارسی بی بی سی
http://bit.ly/BBCpersianproxy
-------------------------------------------------------------
آدرس ایمیل بخش فارسی رادیو جهانی فرانسه     
  نشانی ايميل  Service.perse@rfi.fr
تلفن . 
00331-56403095   
نمابر . 
00331- 56401137
www.rfi.frنشانی تارنما
http://twitter.com/RFIFarsi
----------------------------------------------

جستجوی این وبلاگ

kia persian's pictures